رمان دگر شقایق نیست، زندگی نکن

دانلود رمان دگر شقایق نیست، زندگی نکن اثر زکیه اکبری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

روایت زندگی دختری است که در خانواده‌ پر جمعیتی زندگی می‌کند! مادر او به طور پنهانی با مردی متأهل و خانواده دار صیغه می‌شود و شقایق این راز را می‌فهمد، تمام دغدغه اش این موضوع می‌شود و او دائم از این می‌ترسد که روزی شوهر او هم سرش هوو بیاورد …

خلاصه رمان دگر شقایق نیست، زندگی نکن

کلید راکه به در انداختم مادرم را آماده و شیرین به بغل دیدم نگاه کوتاهی به ظاهر شیکش که بیشتر به نظرم مضحک می‌ آمد انداختم و از کنارش گذاشتم. -سلامت کو دخترم؟ -سلام … کارنامه‌ی شراره را گرفته ام با بهترین نمره. -آهان… باشد من دارم می‌روم پیش خانم پاشا شیرین راهم می‌‌برم. -جداً؟ خانم پاشا چرا دستیار استخدام نمی‌کند؟! -دستیار هم دارد. خب من هم لازم داردو خندید. -پس شیرین را نبر که دست و پایتان را نگیرد. -نمی‌گیرد خودش گفت او را ببرم تا ببیندش. -سرش آنقدر شلوغ است که علاوه بر دستیار؛ به اندک مهارت

شما هم احتیاج دارد آنوقت از شما تقاضا کرده شیرین راهم ببرید تا ببیند؟!! از این همه زرنگی من شده بود. روی خوشش برگشت و عصبی گفت: برو کنار انگار ژاندارم است که جواب پس بدهم! با خشم از کنارم رد شد و در را محکم کوبید‌ واقعاً مادرم با تمام این کارهایش؛ ساده بود ساده بود که این چنین کودکانه سر دختر ۲۳ ساله اش را شیره می‌مالید. زن ها در حس ششم حریف ندارند گاهی اوقات با شهناز به مسائلی پی می‌بردیم که تنها راه فهمیدن آن مسائل؛ “الهام ” شدن بود واقعاً خودمان هم نمی‌دانستیم چطور گره‌ی بعضی از مسائل

برایمان به راحتی باز میشد شهناز همیشه می‌گفت اگر پرونده جنائی ماجرایی را در اختیار من و تو بگذارند؛ ۱ شبه تمام ماجرا را کشف می‌کنیم‌ البته که تمام زنان از هوش خدادادی شگفت انگیزی برخوردارند و من و شهناز یکی از بهترین‌ها بودیم. در حال نهار پختن برای خواهران مدرسه ایم بودم که گوشی تلفن زنگ خورد. -بله؟ سلام شقایق جان. -قربان تو برادر زاده خوشگل و خوش صدایم که ازبین ۷ تا تو را با این آهنگ صداي دل نشینت بهتر می‌شناسم! -لطف دارید عمه جان.. شیرین را هم به حساب آوردید؟ -نه مادرت را گفتم …