رمان دروغگوی خوب

عنوانرمان دروغگوی خوب
نویسندهکاترین مک کنزی
ژانرمعمایی، درام، ادبیات داستانی، ادبیات معاصر
تعداد صفحه386
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان دروغگوی خوب اثر کاترین مک کنزی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

همه دروغ می‌گویند، همه پنهان کاری می‌کنند! کتاب دروغگوی خوب نوشته کاترین مک کنزی رمانی اسرار آمیز درباره زندگی سه زن به نام‌های سیسیلی، کیت و فرنی است که اتفاق وحشتناکی باعث می‌شود سرنوشتشان برای همیشه عوض شود …

خلاصه رمان دروغگوی خوب

“کیت” آندریا همان طور که وارد آشپزخانه میشد پرسید: اینجا چه خبره؟ لباس‌های معمول روزانه‌اش را به تن داشت: شلوار یوگای لیمویی رنگ و بالاپوش نخی نازکی که سایه بازوان خوش ترکیبش را نشان می‌داد. اگرچه سه روز از سشوار کشیدن هفتگی‌اش در آرایشگاه گذشته بود؛ اما هنوز حالت مواجش را هنگام ترک آرایشگاه حفظ کرده بود. کیت راست نشست اشک‌هایش را با آستین بالاپوش سرمه‌ای که در حراج ۲۰۹۹ دلار خریده بود پاک کرد. از تماس آن با استخوان ترقوه‌اش احساس خارش می‌کرد ولی فقرا حق انتخاب ندارند. کیت که سرش را تکان می‌داد گفت: ویلی مثل همیشه پسرک کوچولوی شیرینم بوده، همین. آندریا آهی کشید

و انگشتش را روی صفحه نمایش روی دیوار گذاشت تا آن را روشن کند. شاید این علت تمام اشک‌های کیت بود عکس العملی بیش از حد نسبت به این حقیقت که وقتی آندریا خانه بود، همیشه تلویزیون روشن بود و خبر پخش می‌کرد. آن طور که آندریا می‌گفت خبرهای صبحگاهی او را به طریقی متصل به دنیا نگه می‌داشت. -به خصوص حالا که کار نمی‌کنم. بعد حسرتی برآورده نشده به روی صورتش نقش می‌ بست. کیت به یاد شغل خودش به عنوان مدیر مالی یک شرکت توزیع مجلات افتاد. یک ماه بعد از اینکه متوجه شد دوقلو حامله است آن را رها کرد تلویزیون ناگهان با صدای بلندی روشن شد. کیت نیازی به نگاه کردن به عنوان خبر روز نداشت

چون از قبل آن را می‌دانست. -یک سال بعد پاسداشت حادثه شیکاگو. یا چیزی شبیه به آن سعی می‌کرد اخبار مربوط به مراسم گرامیداشت را که گوینده با صدایی رسا ولی زمزمه وار می‌گفت، نشنیده بگیرد. کیت به طرف ظرف شویی آشپزخانه رفت می‌بایست به آندریا می‌گفت که اهل کجاست و چرا به آنجا آمده. حداقل چیزی نزدیک به حقیقت کافی بود. اگر آندریا می‌دانست کیت برای آن چه هزینه ای پرداخته، گوش دادن به اخبار را به او تحمیل نمی‌کرد. او بیرحم نبود، شاید حتی یک روز به او مرخصی می داد. میگذاشت تا خود را تمام روز در آن زیر زمین تاریک پنهان کند تا با روشنایی سرد روز مواجه نشود. برگ‌های نارنجی پررنگی که …

دانلود رمان دروغگوی خوب
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان دروغگوی خوب
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها