رمان این داستان اسم ندارد

عنوانرمان این داستان اسم ندارد
نویسندهمنیر کاظمی
ژانراجتماعی، عاشقانه، معمایی
تعداد صفحه239
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان این داستان اسم ندارد (داستان بی نام) اثر منیر کاظمی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

داستان بی‌نام، قصه‌ی انقلاب زنی‌ست علیه یک عمر زندگی‌ که با سلیقه‌ی دیگری سپری کرده است. زنی که ترسی نداره از اینکه بگوید خسته است. شانه هایش از سنگینی مسئولیتی که بدوش دارد خمیده شده و حالا می‌خواهد این بار سی و دو ساله را زمین بگذارد و سبک‌بار و حتی سبک‌سر زندگی کند …

خلاصه رمان این داستان اسم ندارد

نه فقط من که مردم هم عوض شده اند. ذوق و شوق خرید دیگر در دل مردم لانه ندارد. شب عید چندان توفیری با بقیه‌ی شب ها نمی‌کند. مردم از خانه بیرون می‌آیند اما انگار گروهی سرگردانند که خودشان را از این مغازه به آن یکی می‌کشانند. در به در حسی که حالشان را خوب کند. بچه ها شوقی ندارند و عید برایشان معنای خاصی ندارد حالا مردم حتی اگر خودشان را بتکانند هم توانایی خرید برای شب عید نیست آن هم برای چهار بچه!! آدم ها تئوری‌های جدید ساخته اند. خانه تکانی‌ها را می‌گذارند برای بعداز عید

برای فصلی بهتر. ماهی ها حذف شده اند و سبزه ها دیگر روز سیزده همه جا پخشو پلا نیست دیدو بازدید کاری تکراریست آدم‌ها هر روز همدیگر را میبینند حتی آن سوی دنیا هم که باشند. می‌بینی؟ ده سال می‌تواند دنیا را خیلی تکان بدهد. آدم ها را، قواعد را اما من مطمئنم اگر تو بودی در زندگی ما هنوز همه چیز همان شکل قدیم را داشت. هنوز من تا آخرین ساعات نزدیک به تحویل سال در حال دویدن بودم و عطر سبزی پلو کل خانه را برداشته بود. بچه ها باید لباس های نو می‌پوشیدند. همه به ترتیب قرآن می‌خواندند

و خیلی زود به دیدار مادرت می‌رفتیم که چشم به راه ما در گور خوابیده بود. سال اولی که عروست شده بودم همه‌ی این چیزها برایم قشنگ بود. آن عطر برنج و ماهی که مادرت پخته بود شلوغی عروس و دامادها بچه ها و من که عروس آخر بودم آن چادرهای رنگی روی سر زن های خانه و برق پول های نولای قرآنی که حاج آقا در بالای سفره داشت می‌ خواند بعداز تحویل سال وقتی آمدم کنارت بنشینم زیر لب گفتی”پیش زن ها بشین” با صورتی که سرخ شده بود از فرط خجالت تازه عروست که یک ماه بیشتر از عقد شدنش نگذشته بود …

دیدگاه کاربران درباره رمان این داستان اسم ندارد
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها