رمان کسی پشت سرم آب نریخت

عنوانرمان کسی پشت سرم آب نریخت
نویسندهنیلوفر لاری
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه668
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان ایرانی کسی پشت سرم آب نریخت اثر نیلوفر لاری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

ماندانا دختر نوجوان و زیبایی است که برای رفتن به کالج، به سختی درس می‌خواند، او در خانواده‌ای زندگی می‌کند که علاقه‌ای به تحصیل ندارند و ترجیح می‌دهند او هر چه زودتر ازدواج کند، رویاهای این دختر در برابر اصرار و مقاومت خانواده‌اش رنگ می‌بازد و او خیلی زودتر از آنچه فکرش را می‌کرد، نامزد مرد جوانی به نام «بردیا» می‌شود! در این میان قتلی اتفاق می‌افتد که زندگی تمام شخصیت‌های داستان را دستخوش تغییر می‌کند …

خلاصه رمان کسی پشت سرم آب نریخت

-خانم ستایش نمره های این ثلث شما هیچ خوب نیستند نگاه کن شانزده هفده سیزده ده، مي‌بيني؟ هرگز انتظار چنین نمره های افتضاحی را از تو نداشتم. پیش خودم فکر کردم محال است در درسي نمره کمتر از هجده بیاوری اما… تو تمام تصورات مرا به هم ریختي چرا؟ می‌خواستم چیزی بگویم که متوجه شدم بغض کرده ام کالج را از دست داده بودم. سمیرا را در یونیفورم مخصوص کالج دیدم که به رویم لبخند میزند صدای خانم مدیر رشته افکارم را پاره کرد. -سميرا يوسفي همه درس‌هایش را بیست گرفته بجز يك هجده که از رياضي بوده!

اما تو… خيلي خوب برو… مرا متاسف کردی. با قلبي آزرده از دفتر خارج شدم حال خوشي نداشتم چه کسي مي‌فهمید که من این روزها چه حالی دارم! چه کسي مي‌فهميد که من عاشق شده ام؟ هرگاه کتابي را مي‌گشودم هيچ نوشته را نمی‌دیدم. از شب تولد يك ماهي مي‌گذرد… چطور این همه مدت را تحمل کردم جیغ کشیدم و وسط حیاط از حال رفتم. همه می‌گفتند از بابت نمره‌های کمی است که آوردم ولي خودم خوب می‌دانستم که چه مرگم شده! بعد از خوردن آب قند در دفتر کمی حالم بهتر شد. خانم مدیر به خانه زنگ زد و

مادر را خبر کرد. دبير فيزيك فشارم را گرفت و سرش را تکان داد. -فشارش خیلی پایین است! باید بستری شود. خانم مدیر نگران تر شد دستي به سرم کشید. -متاسفم که ناراحتت کردم .. مي تواني ثلث بعد جبران کني همه که نباید به کالج بروند. مادر آمد بسیار آشفته بود -خانم مدیر چه بلایی سر دختر من آمده؟ سپس شانه هایم را مالش داد. -ماني دخترم بگو چت شده! پاشوپاشو ببرمت دکتر وای انگار هوش و حواسش سر جاش نیست؟! دکتر خوب معاینه ام کرد. حالم داشت به هم مي‌خورد سرم به شدت درد می‌کرد. -آقای دکتر دخترم حالش …

دانلود رمان کسی پشت سرم آب نریخت
2.35 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان کسی پشت سرم آب نریخت
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها