رمان کاترین
رمان کاترین رمان کاترین

رمان کاترین

دانلود با لینک مستقیم 1 0
دانلود با لینک مستقیم
عنوان
رمان کاترین
نویسنده
جین آستین
ژانر
رمان داستانی
ملیت
خارجی
ویراستار
رمان بوک
تعداد صفحه
350 صفحه
اگر نویسنده یا مالک 'رمان کاترین' هستید و درخواست حذف این اثر را دارید درخواست حذف اثر

دانلود رمان کاترین اثر جین آستین به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

کاترین مورلند دختری است پاک و ساده‌دل که از کلبه روستایی‌اش به دنیای پرتب‌ و تاب و پیچیده شهر شلوغ سفر می‌کند، با آدم‌های تاز‌ه‌ای آشنا می‌شود و تجربه‌هایی را از سر می‌گذراند، اما در عالم خیال همه چیز را با رمان‌هایی که خوانده است مقایسه می‌کند و خود را در نقش قهرمان این رمان‌ها می‌بیند و سرانجام درمی‌یابد که دنیای اطراف واقعی‌تر از دنیای رمان است ...

خلاصه رمان کاترین

کاترین با اشتیاقی افزون تر از روزهای گذشته به سوی محلی که آقای تیلنی را ملاقات کرده بود شتافت، با این تصور که پیش از ظهر او را ببیند، و با لبخندی از او استقبال نماید ولی هیچگونه لبخندی لازم نبود. آقای تیلنی در آنجا حضور نداشت. در آنجا امکان دیدار همه کس وجود داشت به غیر از او، در هر لحظه چهره‌های گروهی مردم از برابر او در آمد و شد بود، مردمانی که هیچگونه اهمیتی نداشتند، و دیدار آن‌ها اصلا تفاوتی نمی‌کرد و فقط آقای تیلنی در میان آن‌ها نبود. همچنان که نزدیک ساعت بزرگ شهر روی یکی از نیمکت های پارک نشسته بودند، خانم آلن اظهار داشت، منطقه بات عجب سرزمین قشنگی است،

و چقدر خوشحال کننده میشد اگر آشنایانی در اینجا داشتیم. این گونه بیان احساسات که اغلب بیهوده از زبان خانم آلن خارج می‌شد هیچ دلیل خاصی برای امیدواری نداشت که در این لحظه به نتیجه ای منجر شود. ولی به قول معروف در ناامیدی بسی امید است یا آنکه با تلاش خستگی ناپذیر سرانجام به هدف خواهد رسید. و او همه روز با تلاشی خستگی ناپذیر همان اشتیاقش را تکرار می نمود، سرانجام به آرزویش رسید زیرا هنوز مدت ده دقیقه در برابر خانمی به سن و سال خودش ننشسته بود که آن خانم به طور کنجکاوانه‌ای نگاهش را به او دوخت و او را مخاطب قرار داده و با لحن تعارف آمیز خاصی این کلمات

را به زبان جاری ساخت. "مادام تصور می‌کنم اشتباه نکرده باشم، مثل اینکه مدت زیادی است افتخار دیدار شما را دارم، ولی آیا شما خانم آلن نیستید؟ " به این سئوال پاسخ داد، با آمادگی هرچه تمامتر، و آن خانم ناآشنا خودش را خانم تورپ معرفی نمود، و خانم آلن بی درنگ چهره همکلاسی و دوست صمیمی خودش را به خاطر آورد، که از هنگام ازدواج فقط یک بسار او را دیده بود، و آن دیدار به سال‌های خیلی دور تعلق داشت. خوشحالی آن‌ها از این دیدار بسیار شدید بود، زیرا از پانزده سال قبل به این طرف هرگز اطلاعی از شرایط و موقعیت یکدیگر به دست نیاورده بودند. در این هنگام تعارف های خوشایندی میان آن‌ها رد و بدل شد ...

باکس دانلود

دسترسی به دانلود فقط برای اعضاء امکان پذیر است

ورود یا ثبت نام در سایت

دیدگاه کاربران

اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها