رمان من و دوک

عنوانرمان من و دوک (جلد اول مجموعه بریجرتون)
نویسندهجولیا کوین
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه845
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان من و دوک (جلد اول مجموعه بریجرتون) اثر جولیا کوین به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

سایمون، دوک بدنام لندن که خودش را در محاصره خانم‌های جوان و مادرهایشان می‌بیند برای فرار از ازدواج دست به نقشه‌ای می‌کشد. هم دست او در آن نقشه دافنه، خواهر نزدیکترین دوستش آنتونی بریجرتون است‌. اما با رسوایی که پیش می‌آید …

خلاصه رمان من و دوک

از نظر دافنه آن شب نمی‌توانست بدتر از این شود. ابتدا که مجبور بود در تاریکترین گوشه‌ی سالن پنهان شود (که اصلا کار راحتی نبود،) چون لیدی دنبوری به زیبایی و روشنایی سالن اهمیت زیادی می‌داد! بعد زمانی که داشت فرار می‌کرد روی پای فیلیپا فیدرینگتون سکندری خورد که باعث شد فیلیپا که هیچ وقت جز ساکت ترین خانم های اتاق در نظر گرفته نمی‌شود، جیغ بزند: دافنه بريجرتون زخمی نشدی؟ که البته این فریاد نظر نیگل را به خودش جلب کرده بود. سرش مثل پرنده ای ترسیده بالا پرید. سریع از وسط سالن رد شد و به طرف دافنه آمد دافنه امید داشت – نه، دعا کرد – که بتواند او را دور بزند و قبل از رسیدن نیگل به

اتاق استراحت خانم‌ها برسد. اما نه! نیگل گوشه‌ی راهرو او را گیر انداخت و شروع به ابراز علاقه کرد. خود ماجرا به اندازه‌ کافی خجالت‌ آور بود اما حالا به نظر می‌رسید این مرد – این غریبانه‌ی وحشتناک خوشتیپ و تقریبا به صورت نگران کننده آرام – همه‌ی ماجرا را دیده است. و حتی بدتر داشت می‌خندید! دافنه در حالی که مرد جوان به او می‌خندید به صورتش خیره شد. تا حالا او را ندیده بود پس باید جدیدا به لندن آمده باشد. مادرش مطمئنا دافنه را به همه‌ی مردها معقول و مجرد اطراف معرفی کرده، حداقل سعی اش را کرده بود! البته ممکن بود که این مرد متاهل باشد و به این دلیل جز لیست قربانی‌های وایولت نباشد! اما دافنه

مطمئن بود امکان ندارد این مرد ساکن لندن باشد و همه درموردش حرف نزنند! صورتش به معنای حقیقی بی‌نقص بود! تنها لحظه‌ای نیاز بود تا بفهمی که آثار میکل آنژ در برابرش هیچ هستند چشم‌هایش به طرز عجیبی درخشان بودند – آنقدر آبی که می درخشیدند. موهای پرپشت، تیره و بلندی داشت و قدش بلند بود – به بلندی برادرهاش که می‌توان گفت چیز کمیابی بود. دافته فکر کرد که به این میگن مرد می‌توانست جمع خانم‌های پر حرف را از اطراف برادرهای بریجرتون بدزدد. و چرا این موضوع برای دافنه آزار دهنده بود؟ خودش هم نمی‌دانست. شاید چون دافنه می‌دانست مردی مثل او هیچ وقت جذب زنی مثل دافنه نمی‌شود …

دانلود رمان من و دوک
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان من و دوک
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها