رمان مثل آب برای شکلات
رمان مثل آب برای شکلات رمان مثل آب برای شکلات

رمان مثل آب برای شکلات

دانلود با لینک مستقیم 28 8
دانلود با لینک مستقیم
عنوان
رمان مثل آب برای شکلات
نویسنده
لورا اسکوئیول
ژانر
تاریخی، عاشقانه، ادبیات داستانی، رئالیسم جادویی
ملیت
خارجی
ویراستار
رمان بوک
تعداد صفحه
237 صفحه
اگر نویسنده یا مالک 'رمان مثل آب برای شکلات' هستید و درخواست حذف این اثر را دارید درخواست حذف اثر

دانلود رمان مثل آب برای شکلات اثر لورا اسکوئیول به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

«مثل آب برای شکلات» رمانی است نوشته لورا اسکوئیول که داستان آن در طول انقلاب مکزیک اتفاق می‌افتد و بیشتر بر زندگی زنان آن دوران تمرکز دارد. نویسنده این کتاب، داستان شخصیت اصلی رمان به نام تیتا دلا گارزا را روایت کند. تیتا دختر دامداری است که مهارت آشپزی حیرت‌ انگیزی دارد و آشپزی برای او روشی است برای بیان آن‌چه در درونش می‌گذرد ...

خلاصه رمان مثل آب برای شکلات

قلبش بدجوری تیر می‌کشید تمام شب را گریه کرد و صبح روز بعد نای بیرون آمدن از رختخواب و کار کردن در جشن عروسی را نداشت تيتا حاضر بود هست و نیستش را بدهد و جای ناچا باشد. او نه تنها باید در مراسم عروسی شرکت کند بلکه به رغم قلب خون چکانش تلاش می‌کرد که چهره اش کوچکترین اثری از احساسات درونی اش را بروز ندهد اندیشید تا وقتی که نگاهش به نگاه پدرو نیفتاده حریف این میدان خواهد بود. نگاه او تظاهر به آرامش و بیخیالی را در هم می‌شکست. خوب می‌دانست که نه خواهرش روسورا بلکه شخص او در کانون توجه مردم است. دعوت شدگان به جشن عروسی حتی صورت ظاهر آداب معاشرت

را هم رعایت نمی‌کردند می‌خواستند رنج او را نظاره کنند؛ اما خیال نداشت چنین رضایت خاطری را ارزانی شان کند نه همین طور که در شبستان کلیسا از میان مردم رد میشد و پچپچه ها را می‌شنید حس می‌کرد هر کلامی چونان دشنه ای به پشتش فرو می‌رود. تیتا را دیدید؟ طفلکی خواهرش دارد با محبوب او ازدواج می‌کند یک روز آن دو را با هم در میدان دهکده دیدم، دست در دست هم داشتند و چقدر خوشبخت به نظر می‌رسیدند. آه، نگو! پاکویتا می گوید یک روز درهای ماس با دو تا چشم‌های خودش دیده که پدرو داشته یک نامه عاشقانه به تیتا می‌داده یک نامه عطر آگین و باقی مخلفات. می‌گویند قرار است عروس و

داماد در همان خانه زندگی کنند! اصلا کار درستی نیست! اگر من جای ماما النا بودم اجازه نمی‌دادم! نمی‌توانم بفهم چطور می‌تواند چنین کاری بکند ببین هنوز هیچی نشده مردم دارند حرف در می‌آورند. تیتا برای این حرف‌ها سر سوزنی ارزش قائل نبود خیال نداشت نقش بازنده را بازی کند قیافه فاتحین را به خود گرفت مثل یک بازیگر ماهر نقش خود را سنگین و رنگین بازی کرد کوشید به همه چیز فکر کند جز سرود ازدواج و خطبه کشیش و گره و حلقه. در عالم خیال برگشت به نه سالگی‌اش روزی که در راه مدرسه داشت با چند پسر اهل دهکده قایم باشک بازی می کرد نمی‌باید با پسرها بازی می‌کرد اما دیگر از بازی با خواهرهایش ...

باکس دانلود

دسترسی به دانلود فقط برای اعضاء امکان پذیر است

ورود یا ثبت نام در سایت

دیدگاه کاربران

اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
محسن جامعیان.
محسن جامعیان.
25 روز قبل

سلام
رومانها دیدگاهی دقیقی از مردم شناسی
و جامعه شناسی هستند، از علاقمندان به
جامعه شناسی و مردم شناسی توصیه میکنم
که رمانهای ملل مختلف را مطالعه کنند.

دیوان حافظ