دانلود رایگان رمان شکنجه اثر رویا رستمی (روها)
دانلود رمان شکنجه اثر رویا رستمی (روها) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
یغما در پرورشگاه بزرگ شده، برای پرستاری از دختر ونداد به منزل او میرود، با اتفاقاتی که میافتد، همه فکر میکنن یغما همسر ونداد است، درحالیکه اینطور نیست، با ورد ویهان برادر ونداد و خواهرشان ونوس رمان سمت و سویی دیگر پیدا میکند …
خلاصه رمان شکنجه
صدای ویهان را از پایین پله ها شنید. هانا خواب بود و گرنه الان درون آغوش عمو جانش شیطنت میکرد. دلش میخواست از اتاقش بیرون برود با ویهان سلام و علیک کند. اما تاب و تحملش را نداشت کمرش به شدت درد میکرد. دمر روی تخت افتاده بود و زیر نور ضعیف جراغ مطالعه کتاب میخواند بهترین کار همین بود. خان عمو رفته بود و او در کنار ونداد باز هم تنها بود. صدای در اتاق توجه اش را جلب کرد. بله؟ -زن داداش بیداری؟ برعکس برادرش چقدر فهیم بود. روی تخت بلند شد گفت: بیا داخل! در اتاقش باز شد ویهان
با لبخند دوست داشتنی اش داخل شد. اما در را پشت سر نبست. -چراغو روشن کنم؟ فورا گفت: نه! ویهان به سمتش آمد و گفت: خوبی؟ وقتی یکی حالش را میپرسید بغض میکرد. ناجوانمردانه کتک خورده بود. -خوبم! ویهان کنارش روی تخت نشست. برات سوغاتی آوردم. کمرنگ لبخند زد و گفت: عروستو چی؟ همون خوشگل بندری رو، نیاوردی؟ اخمی روی پیشانی ویهان نشست. یغما فورا با نگرانی گفت: چیشد؟ حرف بدی زدم؟ -نه فقط تموم شد. يغما شل و وارفته گفت: آخه چرا؟ تنش به تن یه بندری خورده بود،
نتونست فقط مال یکی باشه. يغما دست رو دست ویهان گذاشت و گفت: خیلی متاسفم. -مهم نیست. سایهی باریکی از یک شبح درون اتاق افتاد. اما فورا کنار رفت ویهان حواسش نبود اما يغما لحظه ای تکان خورد. فورا دستش را از روی دست ویهان برداشت. اصلا دلش نمیخواست فکر کند که ونداد آنها را کنار هم دیده. نه اینکه مشکلی باشدها، اما ونداد اخطار داده بود زیاد به ویهان نزدیک نشود. ویهان برعکس برادر بزرگش شدیدا احساساتی بود و زود هم دل بست. نزدیکی ویهان به یغما فقط اعصاب ونداد را …
رمان خوبیه ارزش خواندن داره آفرین به قلمتون