رمان تَعَب
عنوان | رمان تَعَب |
نویسنده | حانیه حسینی |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 756 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان تَعَب اثر حانیه حسینی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
زنی که در پس سختی های زندگیش سکوت پیشه میکند و با صبوری زندگیش را ادامه می دهد تا اینکه یک روز با خیانت همسرش روبرو میشود سعی در بخشش او دارد اما همسرش تمام راه ها را به رویش میبندد و او را مجبور به جدایی میکند و بعد از جدایی صفحه جدیدی از زندگی برایش رقم میخورد و …
خلاصه رمان تَعَب
داخل خانه که شدم کیفم را روی کاناپه پرت کردم و خودم را رویش رها کردم… با دست سرم را فشردم کمی تیر می کشید با شنیدن صدایش چشمانم را تا نیمه باز کردم. همان طور که در یخچال را باز میکرد تا آب بخورد گفت: مثل اینکه کلابه بیرون رفتن آلرژی داری حالت بد میشه. آخرش این بیخیال بودنش نسبت به حال بدم آزارم میداد دوست داشتم اگر درمان نبود درد هم نباشد لااقل اما او در مواقع حال بدیهای من با حرفهایش بدترم میکرد دوباره چشانم را روی هم گذاشتم و زمزمه وار گفتم: دلیل حال بدم تویی همیشه اما نمیفهمی. اما انگار نزدیکم شده بود و زمزمهام
را شنیده بود که با حرص گفت: اتفاقا این حسمون دو طرفس. سعی داشت حال مرا بدتر کند اما من حس بحث کردن با او را نداشتم. چشمانم را باز کردم و از روی کاناپه بلند شدم و حین رفتن به اتاق نگاهی به چشمانش کردم. -باشه با من اینطوری اما حداقل یه سر به خانوادت بزن که دلتنگتن. باخنده کنایه زد: الان تو دلت واس اونا میسوزه؟ پوزخندی زدم: من دلم دیگه واسه هیچکسی نمیسوزه. بعد از این سالها به این نتیجه رسیده بودم که بین کسی که دوسش داریو دوست داره کسی رو انتخاب کن که دوست داره اون باعث میشه خودتم دوست باشی اما کسی که تو
دوسش داری و دوست نداره کاری میکنه از خودتم بدت بیاد حال طاها نیز با کارهایش هم حال مرا بد میکرد هم کاری میکرد از خودم بدم بیاد. جشن عروسی پسرخاله رها بود و مجبورم کرده بود تا با او بروم و برای عروسی خرید کند. خودم میدانستم که میخواست با این بهانه ها مرا از خانه کمی بیرون بکشاند. رها با ذوق لباس گلبهی رنگی را نشانم داد: وای باران ببین خیلی نازه. پیراهن گلبهی رنگ بلندی بود که از پایین زانو چاک میخورد و یقه اش بسته بود و سنگ کاری شده بود اما از پشت یقه اش کمی پایین بود در کل لباس ساده و زیبایی بود. -اره خوشگله …
- انتشار : 06/05/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403