رمان تلاطم ماهی ها

دانلود رمان تلاطم ماهی ها اثر زهرا لاچینانی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

مردی پر از نفرت و کینه و دلی بی رحم! با نقشه ی شیطانی اش پا به خانه ی سه دانشجوی دختر میگذارد، سه دخترِ بی گناه که برای تحصیل از شهر و خانه اشان دور شدند، و اکنون بدون اینکه از جرم و گناه خود مطلع باشند، مورد حمله ی مردی گرگ صفت قرار گرفته اند، شب به پایان رسیده، حالا پگاه، ریرا، گلاره ماندند با دنیایی ویران شده …

خلاصه رمان تلاطم ماهی ها

از مطب دکتر که خارج شدند آفتاب غروب کرده بود زینب که تند و تیزتر بود داروها را از داروخانه گرفت و دست گلاره را میان دست گرفت و در امتداد پیاده رو به راه افتاد. گلاره همه چیز را تار می‌دید و قدم های تند زینب باعث می‌شد خودش هم مجبور شود تندتر گام بردارد و تصاویر تار و مه گرفته مقابل چشمانش بالا و پایین می‌پریدند و آزارش می دادند که بی صدا قطره های اشک از چشمانش می‌چکید. حمیرا پشت سر زن برادرش قدم بر می‌داشت اما ذهنش میان حرف های دکتر و اتفاق های ده در رفت و آمد بود. دلش خانه و کاشانه اش را می‌خواست و از این دور

شدن می ترسید. از اینکه اهالی حالا چه فکری می‌کنند سرش داغ میشد و از اینکه رفتنش بی خبر منوچهر را عاصی تر کند، قلبش یخ می‌زد. زینب نزدیک ساندویج فروشی که رسید، ایستاد. اشک های بی صدای گلاره را دیده بود و حالا می‌خواست برایش کاری کند. بوی روغن سرخ کرده و سوسیس در هوای غروب و میان بوق و دود ماشین ها پیچیده بود و به مذاق خوش می‌آمد زینب خم شد و گفت: ساندویج می‌خوری؟ اما گلاره این بار مثل هر باری که با پدرش برای خرید عید به شهر می‌آمد و از بوی روغن داغ و سوسیس سرخ کرده بالا و پایین می‌پرید خوشحال نشد اما

حرفیم نزد. زینب گلاره و حمیرا را پشت صندلی های پلاستیکی مغازه نشاند و خودش برای سفارش پشت پیشخوان رفت حمیرا هربار که پا به ساندویجی می‌گذاشت، خاطره ای که با بهداد پشت یکی از همین میزها داشت در سرش دود می کرد. هیچ گاه کمانه کردن در نوشابه‌ ای که به دیوار خورد و کف موزاییک های چرک مرده زمین افتاده بود و گاز نوشابه روی میز فوران کرده بود را فراموش نمی‌کرد. آن روز هیچ درد و غمی از دنیا به جز دوری مادرش ندیده بود دنیا برایش روشن و زیبا بود و وجود بهداد منتهای آرزویش بود و حالا بعد از گذشت ۸ سال احساس می کرد …