دانلود رایگان رمان تو بخواه تا من عاشقی کنم اثر زهرا بیگدلی، فاطمه احمدی
دانلود رمان تو بخواه تا من عاشقی کنم اثر زهرا بیگدلی، فاطمه احمدی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
سلافه دختری خودساخته و کنجکاویی است که برای ادامهی تحصیل پا به تهران میگذارد، او به همراه دوست صمیمیاش در زیرزمینی ساکن میشوند، اما در همان روزهای نخست متوجه خانهی مشکوک همسایه میشود و با کنجکاوی همیشگیاش سعی در افشا کردن رازی سر به مهر دارد …
خلاصه رمان تو بخواه تا من عاشقی کنم
نگاهم را به بازی کردن بچه ها و جیغ و خنده های سرخوش و هیجان زده شان دوختم و لبخندی بر لبم آمد. عاشق بچهها بودم و دیدن خنده ها و بازی هایشان سر ذوقم میآورد. در سکوت به آنها خیره بودم که صدای مهناز مرا به خودم آورد. -چرا ساکتی؟ آهی کشیدم: میدونی به چی فکر میکردم؟ -به چی؟ -به اینکه چرا این قدر فاصله ها باید زیاد باشه، امروز کلی گشتیم و اون خونه های ویلایی و آپارتمانهای شیک بالا شهر رو دیدیم همین همسایهی خودمون دیدی که تو چه خونهای زندگی میکرد البته اون دیگه خونه نبود عمارت بود! ولی ما چی؟ تو یه زیرزمین کوچیک و نمور خانواده هامون
رو بگو چرا باید اینقدر اختلاف و فاصله بین ماها باشه؟ اونا مرفه بی درد و ما از هفت تا آسمون یه دونه ستاره هم نداریم اصلا چرا باید سهم مااز این دنیا و این زندگی اینهمه بدبختی باشه… مهناز هم سکوت کرده بود. یادم است هرگاه اینچنین صحبت میکردم میگفت که ناشکری نکن و بخاطر سلامتی مان خدا را شکر کن اما ایندفعه انگار او هم از من بهم ریخته تر بود. آخر این زندگی چه لذتی برای من داشت؟ وقتی به وضع خانه مان فکر میکردم و مادرم را که سن زیادی هم ندارد و آن گونه پیر و شکسته شده مقابل چشمانم میآمد، تمام غم دنیا روی دلم مینشست که نمیتوانستم کاری برای
وضع زندگیمان بکنم. مادر همیشه میگفت درس بخوان تا به یک جایی برسی و همیشه هر چه پول از کار کردن در خانه های مردم و پای آن چرخ خیاطی در میآورد دور از چشم بابا برای مخارج تحصیل من نگه میداشت و چقدر بخاطر این که آن پول ها را به پدر برای تهیهی مواد نمیداد از او ناسزا میشنید و کتک میخورد. برادرم هم به خواستگاری دختر مورد علاقه اش رفته بود ولی بخاطر وضع مالی و زندگیمان، جواب رد شنیده بود از خواهرم که نگویم بهتر است. خندهی تلخی روی لبم آمد. خانوادگی یک تنه مرزهای بدبختی را جا به جا کرده بودیم و کلکسیون تمام مشکلات را داشتیم …