رمان ویران شده

عنوانرمان ویران شده
نویسندهجیمن ایو
ژانرعاشقانه، رازآلود، فانتزی، تخیلی، معمایی
تعداد صفحه457
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان ویران شده (جلد چهارم مجموعه تبدیل‌شوندگان شیطانی سایه) اثر جِیمِن ایو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

مِلالِکین، فرشته‌ای از آنور مداس، تمام عمرش رو به عنوان یه جنگجو زندگی کرده. جنگ، مرگ، از دست دادن، این‌ اتفاقات تلخ، همراه همیشگی دختر فرشته بودن تا اینکه با مِرا کالاهان آشنا شد! گرگینه‌ای که درنهایت معلوم شد چیزی فراتر از یه گرگ معمولیه‌. گرگینه‌ای که زندگی دختر فرشته رو تغییر داد و حالا‌‌‌، ملالکین از نو متولد شده. غم از دست دادن خانواده و رنج‌هایی که تحمل کرده بود، به‌تدریج دارن زیر زندگی جدیدی که ملالکین قصد داره برای خودش بسازه، دفن می‌شن …

خلاصه رمان ویران شده

وقتی از کتابفروشی بیرون اومدم چند دقیقه طول کشید تا بتونم قلبم که دیوونه وار تو سینه‌ام می‌تپید رو آروم کنم. خیلی نا امید کننده و آزار دهنده هست که دوباره همچین احساسات قدرتمندی منو تحت تاثیر قرار میدن… در حالی که من قرن‌ها از عمرم رو صرف این کردم که یاد بگیرم چطور می‌تونم تمام واکنش‌های فیزیکی و احساسی بدنم رو کنترل و خنثی کنم. حالا حس می‌کنم از کنترل خارج شدم و اگه هر چه زودتر روی این قضیه تسلط پیدا نکنم احتمالا مجبور میشم به خودم آسیب بزنم… اونم به شیوه‌ای کاملا ناخوشایند! نمی‌تونم اجازه بدم این اتفاق وقتی که کنار ریس هستم، رخ بده. نمی‌خوام وضع داغونم رو ببينه و خوشحال بشه. سر و کله‌ی سیمون تو خیابون پیدا شد و اسمم

رو صدا زد: دختر فرشته تو حالت خوبه؟ بازدمم رو به ارومی بیرون فرستادم و خودم رو آماده کرده بودم که دروغ بگم؛ اما به نحوی به جای دروغ حقیقت لعنتی از دهنم خارج شد. -رسما دارم تقلا می‌کنم تا احساسات سرکشم رو آروم کنم. ابروهای تیره‌اش به سمت بالا سر خوردن… انقدر بالا که چیزی نمونده بود ابروهاش با موهاش ادغام بشن. به حرف اومد: اوه باید اعتراف کنم این آخرین چیزی بود که انتظار داشتم از تو بشنوم و من یه جورایی شوکه شدم از اینکه تو انقدر رک و راست جوابم رو دادی. من و سیمون هرگز اوقات زیادی رو با هم سپری نکردیم میشه گفت بزرگترین چیزی که ما رو به هم دیگه مرتبط می‌کنه عشق و علاقه‌ایه که هر دومون نسبت به مرا داریم. اما

من از اینکه انقدر رک و صریح جوابم رو داده بود خوشم اومده بود و در واقع بخاطر صداقتش ازش ممنون بودم… بخاطر همین تصمیم گرفتم شیوه‌ی خودش رو در پیش بگیرم. گفتم: از زمانی که دوباره متولد شدم احساساتم به طرز مزخرف و آزاردهنده‌ای فعال شدن و مدام اعلام وجود می‌کنن… و راستش من اصلا توقع همچین چیزی رو نداشتم. منظورم اینه که… من سنم بالاست… احتمالا خیلی پیرتر از اون چیزی هستم که تو فکر می‌کنی… و من بخش زیادی از عمرم رو صرف یادگیری کردم تا بتونم تمام واکنش‌های بدنم رو کنترل کنم اما با این وجود می‌بینی که اینجا ایستادم و مثل یه دختر جوون و بی‌تجربه دارم تقلا می‌کنم که احساساتم رو کنترل کنم. سیمون یه قدم دیگه …

دانلود رمان ویران شده
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان ویران شده
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها