کتاب یک به یک

دانلود کتاب یک به یک  اثر روث ور به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

اگر روث ور را بشناسید، می‌دانید که داستان‌های او شما را سر جایتان میخکوب می‌کند . رمان “یک به یک” یکی از جدیدترین داستان‌های اوست .
داستان‌پردازی، توصیف محیط، هیجان داستان، توصیف دوستی بین شخصیت ها و … همگی به جذابیت این اثر می‌افزاید. این کتاب اولین‌بار در سپتامبر سال 2020 منتشر شد و مانند بسیاری از کتاب‌های این نویسنده در فهرست پُر فروش‌ترین‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفت .
روث وِر این داستان پُر تعلیق و رازآلود را با ریتمی تند آغاز می‌کند و آن را از زبان دو راوی گام‌ به‌ گام برای ما کامل‌تر می‌کند . این داستان جذاب و پُر کشش تا انتها پرسش‌ها و حدس‌ و گمان‌هایی درباره‌ی انگیزه‌ی افراد برای ما باقی می‌گذارد. رمان پیش رو از نامزدان نهایی دریافت جایزه‌ی یان فلمینگ استیل دگر 2021 بوده است که به بهترین کتاب‌های جنایی سال تعلق می‌گیرد . این کتاب همچنین به زبان‌های مختلفی ترجمه شده است .
کتاب یک به یک، داستان سفر یک گروه کوچک کاری که بنیان‌گذاران، سهام‌داران و هسته‌ی اصلی یک اپلیکیشن مشهور هستند به یک کلبه در ارتفاعات آلپ است. این گروه تصمیم گرفته‌اند تعطیلات خود را در این محل بگذرانند و به اسکی بروند. صبح روز اول این گروه برای اسکی می‌روند اما اتفاقات آن‌چنان که آن‌ها می‌خواهند پیش نمی‌روند. این گروه در حالی‌ که یک نفر را گم کرده‌اند برمی‌گردند اما تراژدی بعدی در راه است . بهمن ، همه چیز را زیر خود فرو می‌برد و گروه گیر می‌افتند. در ادامه این تراژدی با مرگ افراد دیگری از این تیم شکل ترسناک‌تری به خود می‌گیرد.
کتاب از زبان دو نفر از افرادی که در این محل هستند روایت شده است، نفر اول ارین، یکی از خدمتکاران کلبه و دیگری زنی به نام لیز که یکی از همراهان گروه است. این روایت دوگانه داستان را کمی پیچیده‌تر و هیجان آن را بیشتر کرده است. کتاب پیش رو، ششمین اثر روث ور، رمانی گیرا و مسحور کننده است و او این‌بار خوانندگانش را به ضیافتی غریب در کوهستان دعوت می‌کند. اقامت در کلبه‌ای مجلل در استراحتگاهی کوهستانی فرصتی است که شاید یک‌بار در کل عمر دست بدهد.
روث ور استادِ اشاره کردن به حضور شر در پیش‌‌پا افتاده‌‌ترین لحظات داستان است. او با گفتن داستان از دو زاویه‌ی دید آن را شبیه پازلی طراحی کرده که قدم به قدم کامل می‌شود و به همین دلیل است که خواننده قدرت زمین گذاشتن کتاب را نخواهد داشت. تفاوتی که رمان “یک به یک” با کتابهای دیگر نویسنده دارد: اواخر کتاب قاتل مشخص نمی‌شود بلکه در اواسط کتاب این اتفاق می‌افتد و این هیجان و دلهره کتاب را بیشتر می‌کند …

خلاصه کتاب یک به یک

کار استخر دارد تمام می‌شود که دنی با فنجانی قهوه می‌آید. همان مایوی همیشگی پایش است کوچک‌ترین و تنگ‌ترین مدلی که تا حالا دیده‌ام. به‌رنگ زرد موزی است و وقتی برمی‌گردد که قهوه‌ام را روی نیمکت بگذارد، می‌شود خال‌کوبی پشت کمرش را دید که با حروف قرمز نوشته پسر بد. وقتی کنار استخر با ژستِ شیرجه می‌ایستد و دست‌هایش را می‌کشد، بهش اخطار می‌دهم: «آب نپاشی ها! حوصله ندارم دوباره تی بکشم.»
هیچی نمی‌گوید، فقط زبانی برایم درمی‌آورد و بعد، به داخل قسمت کم‌عمق استخر، شیرجه‌ای بی‌نقص و بدون پاشیدن قطره‌ای آب می‌زند. واقعاً برای شیرجه زدن به‌قدر کافی عمیق نیست، ولی او دستش را به کف استخر می‌زند و از آن‌طرف بالا می‌آید.
«یالا، بابا همه جا برق افتاد، بسه. بیا توی آب.»
شک دارم. هنوز اتاق غذاخوری را جارو نکشیده‌ام، ولی نمی‌دانم آیا کسی اصلاً متوجهش می‌شود.
به ساعتم نگاه می‌کنم سه و پانزده دقیقه. مهمان‌ها قرار است ساعت چهار برسند. وقت دارم.
«خب، باشه»
رسم هر هفته‌مان است. ده دقیقه غوطه خوردن در آب، بعد از اینکه همۀ کارها انجام شد. انگار راهی است برای اثبات اینکه اینجا قلمروِ ماست، اینکه به خودمان یادآوری کنیم که در حقیقت، اینجا رئیس چه کسی است.
زیرِ لباس‌هایم مایو به تن دارم. تی‌شرت خیس از عرق و شلوار جین پر از لک مخصوص تمیزکاری را درمی‌آورم و خودم را آمادۀ شیرجه زدن می‌کنم. تا می‌آیم بپرم، حس می‌کنم دستی مُچ پایم را می‌گیرد و مرا به جلو می‌کِشد و با جیغی داخل استخر می‌افتم.

***

استراحتگاه اختصاصی اسکی در سنت‌آنتوان فرانسه با خبرهای دومین تراژدی در این هفته به لرزه درآمد، تنها چند روز بعد از اینکه بهمنی عظیم شش نفر را به کام مرگ کشاند و بیشتر بخش‌های آن منطقه را روزها در بی‌برقی باقی گذاشت.

حالا، گزارش‌هایی می‌رسند از اینکه در یکی از کلبه‌های کوهستانی دورافتادۀ اسکی‌بازان، که گرفتار بهمن شده بود، ماجرایی هراسناک در جریان بوده که طی آن، چهار بریتانیایی کشته شده و دو نفر در بیمارستان بستری شده‌اند.

زنگ‌های هشدار تازه زمانی به صدا درآمدند که جان‌به‌دربردگانِ آن ماجرا بعد از حدود پنج کیلومتر پیاده‌روی در برف، توانستند خودشان را به جایی برسانند که برای کمک با دنیای بیرون تماس بگیرند. این حادثه چنین سؤالی را به ذهن می‌آورد که چرا مقامات فرانسوی بعد از بهمنِ روز یکشنبه، برای برقرار کردن مجدد برق و آنتن موبایل در آن منطقه، اقدام سریع‌تری انجام ندادند.

اتین دوپون، رئیس پلیس آن منطقه، از هر گونه اظهار نظری طفره می‌رود، به‌جز اینکه گفته «در حال بررسی موضوع هستیم»، اما سخنگوی سفارت بریتانیا در پاریس می‌گوید: «ما تأیید می‌کنیم که از مرگ چهار شهروند بریتانیا در شهرستان سَووآ در ناحیۀ آلپ فرانسوی مطلع شده‌ایم و می‌دانیم که در این مرحله، پلیس محلی این رویدادها را قتل‌هایی مرتبط به هم می‌داند. ما با دوستان و خانواده‌های قربانیان همدردی می‌کنیم.»

خانوادۀ جان‌باختگان مطلع شده‌اند.

گفته شده که هشت بازمانده، که آن‌ها هم ظاهراً بریتانیایی‌اند، در حال کمک به پلیس‌اند.

امسال، بارش برف به‌طور غیرعادی زیاد بود. بهمنِ روز یکشنبه ششمین بهمن بعد از آغاز فصل اسکی بود که تعداد کشته‌شدگان این منطقه را به دوازده نفر رساند.