رمان تقدیر شیرین
رمان تقدیر شیرین اثر زهرا اسدی دانلود رایگان PDF رمان با لینک مستقیم
دانلود رمان تقدیر شیرین از نویسنده زهرا اسدی بدون سانسور
خلاصه داستان رمان تقدیر شیرین
شیرین دختری مهربان، زیبا و خوشرو است که به خاطر این صفات شخصیتی خوب مورد توجه همگان است. او در خانوادهای پرجمعیت و تنگدست زندگی میکند که تفاوت ظاهری بالایی با افراد خانواده دارد. برادری بزرگتر از خود به نام علی دارد که بیشترین محبت را از او میبیند و در جریان تلاشهای علی، خانواده از فقر بیرون میآید...
قسمتی از محتوای فایل رمان تقدیر شیرین
شاید باورت نشه ولی در هر صورت خوشحالم که به ایران برگشتی، به خصوص که حالا مادر تنهاست... وجود تو در این خانه واقعاً نعمتی است...
از او تشکر کردم و گفتم: «من تا آخرین لحظه زندگیام، مواظب مادر خواهم بود.»
محمود تحت تأثیر گفتهی من با خشنودی گفت: «تو خیلی مهربانی. تو برای مادر حتی از دختر واقعیاش مهربانتری.»
در یک لحظه متوجه اشتباهش شد و رنگ از رویش پرید... همزمان همه با حالتی نگران به هم نگاه کردند... علی مات و مبهوت مرا مینگریست و مادر حیران بود که چه بگوید...
چون فضای موجود را ناراحتکننده دیدم، لبخندی زدم و گفتم: «نگران نباشید. پدر همه چیز را به من گفته است و مدتی است که میدانم دختر واقعی شما نیستم. ولی این در اصل موضوع هیچ تأثیری نمیگذارد، چرا که من همه شما را به اندازه یک خانواده تنی دوست دارم، شاید هم بیشتر از آن.»
علی که رنگش تغییر کرده بود، با صدای آرامی گفت: «پس تو از همه چیز خبر داری؟ پس چرا به روی خودت نیاوردی؟»
گفتم: «برای اینکه زیاد حائز اهمیت نبود. اما تنها مسئلهای که برایم مهم است و علاقه دارم که از آن مطلع شوم این است که بدانم مرا چگونه و در کجا پیدا کردهاید... چون پدر توان آن را نداشت که همه ماجرا را برایم بازگو کند و فقط متذکر شد مرا به طور معجزهآسایی پیدا کردهاید... حال که این راز فاش شد، خواهش میکنم کل ماجرا را برایم تعریف کنید.»
مادر به آرامی گفت...



دیدگاه کاربران