دلنوشته جنازه F_PARFIS

عنوانرمان جنازه
نویسندهF_PARFIS
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه14
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک
دلنوشته جنازه
دلنوشته جنازه F_PARFIS 1
دلنوشته جنازه

دانلود دلنوشته جنازه اثر F_PARFIS (نویسنده اختصاصی رمان بوک) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

می رسم به قرار و به جنازه ی تو که روی زمین افتاده است زل میزنم. اصلاً تغییر نکرده ای! مثل قبل بی روح و بی احساس هستی و قلبت هم که مثل همیشه نمی زند. برمی گردم به سه ماه قبل، من را دزدیدند و دستهایم را بستند، در آن زمان رئیس آنها بودی و می خواستی بابت نکشتن من پول زیادی بگیری، اما نگرفتی! ولم کردی. از پول گذشتی به خاطر من! این کار از تو بعید بود…

خلاصه دلنوشته جنازه

اما حالا سراسلحه ی تو به سمت سرِ من است! قلبم ایستاد و نمی توانم نفس بکشم، تو دیگر آن فردی که می شناختم نبودی، نمی ترسیدم از اینکه زندگی را از دست بدهم، می ترسیدم کسی که جلوی من ایستاده همانی باشد که برایش جان می دادم. من بر زمین افتادم یک بار، دوبار، سه بار، صدبار، فقط به امید اینکه به من کمکم کنی، همین! اصلاً کل زندگی من خلاصه می شود در همین، زمین افتادن، زمین افتادن و از چشم افتادن.

گذشت و گذشت و گذشت! من آزاد شدم. اما کاش گروگانی در زندان می ماندم، زیرا خیلی بهتر از زندانی بودن در زندان افکار تکراری خودم بود. سخت است راه بروم در این شهر شلوغ و احساس کنم من تنهاترینم! کسی که دیگر توان ندارد برای ادامه ی این زندگی که هرروز سخت تر می شود و در از فکرهای دیروز شده.

می گردم، ولی فایده ندارد. کسی که گمشده را می شود پیدا کرد، ولی هرچی که فکر می کنم یادم نمی آید، که واقعی بودی یا دروغ و توهم؟! شاید هم دیگر زنده نباشی. من خودم را گم کردم، خودم را همان روح پر از شادی را! حال فقط یک جنازه هستم که از حرکت نایستاده است! یک جنازه که قدم زنان به سمت جهنم میرود.

دانلود دلنوشته جنازه
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره دلنوشته جنازه F_PARFIS
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها