رمان آوای شهر معصومه اسدی
عنوان | رمان آوای شهر |
نویسنده | معصومه اسدی |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 1722 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |
دانلود رمان آوای شهر از معصومه اسدی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم
آوا جهت رسیدن به آمال و آرزوهایش باید از سد کنکور عبور کند، اما پدرش تحصیلات را خرج اضافه می داند و بشدت مخالف و ناسازگاری میکند، آوا به پدربزرگش پناه می برد و با پشتکار و تلاش مداوم به موفقیت می رسد، او اکنون یک جراح موفق و کاربلد است، اما گاهی یاد گذشته روح و روانش را سوهان میکشد و غمگین میشود، با دیدن نامه ای از گذشته کنجکاویش برانگیخته می شود و برای یافتن اسرار این نامه …
خلاصه رمان آوای شهر
دلم برای مادرم تنگ شده … سه ماهی می شود که زنگ نزده … نتوانسته که زنگ بزند … گرمی بخار چایی صورتم را نوازش می دهد … بوی چای دلداری ام می دهد … همین بو که مرا یاد مادر می اندازد، دلداری ام می دهد … هه … کارم به کجاها کشیده!
چای را روی اپن میگذارم و از آنجا دور می شوم … پله های خانه را بالا می روم و خودم را به اتاقم میرسانم … به سمت بالکن مجبوبم می روم و روی صندلی ام مینشینم … مینشینم و به دنیای پایین تر از این بالکن خیره میشوم … دنیایی پر از تنش و استرس … دنیایی پر از ترس و وحشت … وحشت های وحشتناک
هدفون روی گردنم را برمیدارم و روی گوشم میگذارم … مثل همیشه من ساکت می نشینم و حرف های نگفته را ترانه ها در گوشم میخوانند … چشم هایم را میبندم و لبخند میزنم … لبخند که نه ، زهرخند میزنم … کاش این ترانه ها نگفته ها را به گوش انسان های زندگی ام هم میرساندند … انسان هایی که کور و کر شدند و جهانم را به آتش کشیدند …
- انتشار : 21/08/1399
- به روز رسانی : 20/09/1403
خوب بود