رمان ازدواج مجدد
عنوان | رمان ازدواج مجدد |
نویسنده | مهربانو |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 1287 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |
دانلود رمان ازدواج مجدد اثر مهربانو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
سهیل مرد خشنی که اهل ازدواج نیست، مردی سرسخت که شب خاستگاری از بهار شرط یه همخونه بودن ساده رو میذاره اما بهار کاری میکنه که …
خلاصه رمان ازدواج مجدد
باخوشحالی دکمه قطع اتصال تلفن سیار را فشرد… و رو به مادرش گفت: _واااای ماماااان جواب کنکور اومده بگو رتبه م چند شده؟ خودم که باورم نمیشه! دست روی گونه هایش گذاشت و ناباور لب زد: وای خداجونم! مهری نگاه بیتفاوتی سوی دخترک انداخت و گفت: حالا هرچی بیخودی خوشحال نشو میدونی نمیذارن بری دانشگاه! آنقدر از شنیدن رتبه کنکورش شادمان بود که هیچ چیزی نمیتوانست حال خوبش را خراب کند حتی حرف های دلخراش مادرش…! مطمئنم بابا وقتی بفهمه چه رتبه ای آوردم میذاره برم مطمئنم میذاره…
مامان باورت میشه دو رقمی شدم.. سیما گفت با این رتبه هر رشته ای که بخوام تو هر دانشگاهی قبول میشم… جونمی جون… سرخوش راهی اتاقش شد همانطور هم زیر لب زمزمه می کرد. _بهرام یه چیزی واسه خودش گفت میدونم بابا ببینه این همه تلاشم به ثمر رسیده قبول می کنه.. مگه میشه کسی از رتبه دو رقمی دخترش خوشحال نشه؟! -حتما بابا هم خوشحال میشه..! با این فکر سعی داشت استرسی که از فکر نپذیرفتن پدرش در سرش جان می گرفت را از ذهنش پاک کند… _چی داری میگی واسه خودت تو اصلا کی کنکور دادی؟
با اجازه کی؟ مگه من نگفتم حق دانشگاه رفتن نداری؟ بی توجه به حرف های بهرام روبروی پدرش ایستاد و گفت: بابا جون رتبهم دو رقمی شده باورت میشه؟! طبق معمول در سکوت تسبیح میچرخاند. بهرام دوباره پرسید: نشنیدی چی گفتم میگم تو کی کنکور دادی؟! اینبار مهری به جای او پاسخ داد. _من اجازه دادم دیدم خیلی اصرار میکنه گفتم حالا امتحانه مث امتحانای دیگه گذاشتم بره چه میدونستم اینجور شلوغش میکنه… توقع چنین صحبتی از جانب مادرش نداشت. آن هم در این شرایط حیاتی اما باز هم سعی کرد …
- انتشار : 05/08/1401
- به روز رسانی : 14/04/1404
یه رمان معمولی و چیز خاصی نداشت
خوب بود