کتاب بره گمشده راعی
عنوان | کتاب بره گمشده راعی |
نویسنده | هوشنگ گلشیری |
ژانر | ادبی |
تعداد صفحه | 86 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب رمان بره گمشده راعی اثر هوشنگ گلشیری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
راوی در این رمان آموزگارِ ۳۹ ساله ای به نامِ راعی میباشد. راعی، واردِ زندگی مشترک نشده و تنها زندگی میکند… آنقدر تنها که کوچک و سادهترین مسائل برایِ او خاطره ساز میشود و همدمش سیگار است. نویسنده در فصل اوّل در پوست راعی فرو میرود و ذهن و نگاه او را بهخواننده میشناساند. گلشیری در این بخش موفق شده است تا روابط راعی را در ارتباط با شخصیت های رمان، از سطح بهعمق بکشاند و آنها را نه در وضعی که راعی شرح میدهد، که در گذر از ذهن و درون راعی نمایش دهد و همواره خواننده را در ۲ بُعد جهان بیرون و درونِ نویسنده راعی نگه دارد …
خلاصه کتاب رمان بره گمشده راعی
کوچه دراز نبود تا خیابان چهارده و شاید هفت تیر چراغ برق داشت. طولاني نبود بازار بوي نا ميداد، بوي ادویه مخلوط با بوي چرم و بویی که درست نميشد گفت چیست یا از کجاست خنک بود. شعاع هاي نور مايل ميتابيد وقتي ميخواهند طاق ضربي بزنند رگه رگه و دایره وار بالا ميروند، نه بالا رفتن نیست. اول ملاط یا بگیریم سیمان را با ماله روي رديف قبلي پهن میکنند و بعد آجرهای باریک را کنار هم و روي ملاط ميچسبانند. آسمان پیداست هنوز هم سرپوشي آبي و دور با هر رگه رگه اي از سر پوش آبي را حذف میکنند میبرند و حالا دیگر فقط روزني است
و نوري که مايل ميتابد. در را بسته بود حتماً قدیمی است و چوبی از تو بسته ميشود کلون را باید به جلو راند، نه آنقدر که جا بیفتد و باز کردنش کلید بخواهد و یا چاقو که بشود زبانه را عقب زد. بخاطر آفتاب است یا باران دانههاي باران فقط از همان روزنه اي دايره اي شکل، آن هم مایل، ميريزد و کف بازار را به اندازه یک دایرهٔ کوچک خیس میکند دیوارها را قطور ميگرفتند تا تاب طاقهاي ضربي را داشته باشد پي ها و ستون ها برای همین چیزها قطور ميشده است تیمچه ها هم سقف دارد، بلند. یک طناب از سقف تا روي حوض آویزان است فانوس را به همین
طناب آویزان میکرده اند روزهاي ابري شايد. نه، عمدي در کار نبوده است ظاهراً نبوده است، اما چه به عمد یا غیر عمد نتیجه يکي بوده است، تا نبینند که هست که آن آبي روشن وجود دارد طاق زدهاند؛ تا فقط با سهم کوچکی از ابدیت روبه رو باشند، يا حتي فراموشش کنند تکه اي را – به قدر همتشان – میان دیوارهای قطور و زیرطاقي ضربي محصور ميکردند بعدهم سهم کوچکشان را با طاقچهها و رفها گچ بري بخاري و آينه کاري ستون ها تزيين میکردند ارتفاع چهارچوب درها اغلب از قد متوسط آدم حتی کوچکتر است شیشه هاي رنگي، پنجره هاي خورشيدي بالای درها …
- انتشار : 11/05/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403