رمان ساناز نرگس حسینی

عنوانرمان ساناز
نویسندهنرگس حسینی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه519
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک
رمان ساناز
رمان ساناز
رمان ساناز

دانلود رمان ساناز اثر نرگس حسینی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

ساناز، به دنبال عاشقی به مردی جوان، از روی لج‌بازی، سر از زندگی‌ای در می‌آورد که برایش مدرسه‌ای می‌شود برای بزرگ شدن و بهتر دیدن…

خلاصه رمان ساناز

ساناز طبق عادت همیشگی اش جلوی آینه ایستاد. نگاهی به چشمان آبی وحشی و مژه های برگشته اش کرد. سر ریمل را بست و زیر لب گفت: -خوشگل شدم. تکه ای پنبه از داخل قوطی برداشت و کمی از قرمزی لب هایش کاست، دستی به داخل موهایش که چون آبشار بر دوشش ریخته بود کشید و لبخند رضایت بر لب نشاند. با لحن کودکانه ای رو به آینه گفت: -ای آینه! تو بگو من خوشگل ترم یا سفید برفی؟ لحظه ای سکوت کرد و ادامه داد: -آها! درسته…

می دونستم که تو هم میگی من قشنگترم. ساناز از سفید برفی هم خوشگلتره! لبخند دلنشینی روی لبش جان گرفت و باز در آینه خیره شد. انگار آینه هم به او لبخند زد و گفت: – زیبایی… زیباتر از تمام دخترهای فامیل و دوستان و آشنایان! ساناز خنده کنان از آینه دور شد و به سمت کمد لباسش رفت. در کمد را باز کرد و بعد از جستجو لابه لای لباسهای آویخته بلوز و شلوار ساده و اما گرانی را که از دبی خریده بود بیرون کشید و آن را روی تختش انداخت. برای صرف عصرانه به منزل دوستش دعوت شده بود.

مقابل تخت ایستاد. دستهایش را به دو طرف باز کرد و با تمام قوا کشید و گفت: -آخیش… چقدر خوبه آدم درس نداشته باشه! تعریفش از زندگی در چند کلمه خلاصه میشد: زیبایی، پول، تفریح» نزدیک به سه ماه میشد که در رشته ی لیسانس تربیت بدنی فارغ التحصیل شده بود. این رشته را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد؛ چون علاقه ای به دروس تئوری نداشت و در این رشته واحدهای عملی اش بیشتر بود. علاوه بر این به زیبایی اندامش اهمیت میداد و در این رشته هدفش هم تامین میشد.

دانلود رمان ساناز
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان ساناز نرگس حسینی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مهرنوش
مهرنوش
2 سال قبل

خیلی ضعيف