رمان مرگ ما به خانه ات برو ننه سرما

عنوانرمان مرگ ما به خانه ات برو ننه سرما
نویسندهیاسمین منصوری
ژانرعاشقانه، اجتماعی، بزرگسال
تعداد صفحه1529
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان مرگ ما به خانه ات برو ننه سرما اثر یاسمین منصوری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

طی یک تصادف زندگی سه نفر دستخوش تغییر عظیمی می‌شود. سرنوشت، یک فرصت دوباره و شانس یک زندگی جدید را جلوی راهشان قرار می‌دهد. طی داستان برخورد هر یک از شخصیت ها را در مواجهه با این فرصت شاهد خواهید بود. اشتباهاتی که می کنند… تصمیمات مهمی که برای آینده می‌گیرند. اینکه چقدر از راه اصلی دور شده و آیا می‌توانند دوباره به مسیر درست برگردند؟ شخصیت هایی که با وجود رنگارنگ بودنشان، همه در یک چیز مشترکند… همه خاکستری و جایز الخطا هستند …

خلاصه رمان مرگ ما به خانه ات برو ننه سرما

خودم را روی تخت می‌اندازم و صدای بسته شدن در ورودی در گوشم می‌پیچد. زیر پتو می‌چپم و از روی لج لای پنجره را هم باز نمی‌گذارم. با اینکه تنها گوشه‌ی تخت افتاده ام اما به بغضم اجازه‌ی شکستن نمی‌دهم. حوصله‌ی گریه و آه و ناله هم ندارم. امشب فول فول شدم. چشم هایم را روی هم فشار می‌دهم. خواب… راحت ترین کاری است که می‌توان انجام داد. فقط…فقط باید پلک هایت را روی هم بگذاری… اما برای بعضی ها همین راحت ترین کار خارج از دسترس است. می‌خواهم بخوابم فقط نمی‌دانم چطوری! وقتی حس کنیم

در تاریکی تک و تنها مانده ایم خواب با چشممان قهر می‌کند. تمام شب خودمان را مشغول کارهای سخت تری می‌کنیم تا در تاریکی با خودمان تنها نمانیم زیرا وقتی در دل ترس های زیادی داری تنها شدن با خود و افکارت، دشوارترین کار ممکن است. چشم های اشکی ام را توی نرمی بالشم فرو می‌برم. گفته بودم دیگر گنجایش ندارم! همه‌ ما بعضی شب ها ناپدید می‌شویم و دیگر هرگز بر نمی‌گردیم. گوشه‌ پنجره را می‌بندم و از پشت پرده های معمولی و بی طرح به اشعه های کم جان خورشید نگاه می‌کنم. برف ریز و پراکنده ای می‌بارد. دلم

نمی‌خواهد بند بیاید. دلم می‌خواهد همینطور ببارد و ببارد و ببارد. برف را دوست دارم. سرد است اما زیبا! صبح سرد و دلگیری است. در سرم غوغاست. مهبد نگرانم می‌شودو گوشه‌ پنجره را باز می‌گذارد و من نمی‌فهمم چرا انقدر به من توجه می‌کند. بعد هم توقع دارد هوا برم ندارد و برای خودم رویا نسازم. از گرسنگی زیاد به یخچال کوچک گوشه آشپزخانه اش متوصل می‌شوم و کمی نان و مربا می‌خورم و آن را با آب شیر پایین می‌فرستم حوصله چای دم کردن ندارم و از طرفی در این خانه احساس غریبگی می‌کنم. نمی‌خواهم فکر کند …

دانلود رمان مرگ ما به خانه ات برو ننه سرما
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان مرگ ما به خانه ات برو ننه سرما
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها