رمان مسیحای عشق
عنوان | رمان مسیحای عشق |
نویسنده | 🌟 فاطمه نظری |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 1482 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان مسیحای عشق اثر 🌟 فاطمه نظری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
نیکی، دختر هجده سالهای که بعد از قبولی در کنکور در دام عشق گرفتار میشود و در پی چالش های پیش رویش مسیر متفاوتی برای عشق برمیگزیند. اما این مسیر، خالی از مشکل نخواهد بود …
خلاصه رمان مسیحای عشق
اینبار بدون هیچ قضاوت و پیش داوری به مطالعه و تحقیق بپردازم. آنقدر هم قوی باشم تا هیچکس نتواند باعث اخلال در کارم شود. در این کار هم بسیار مصمم هستم. هوای خوب اواخر فروردین ریه ام را مینوازد، میخواهم از خانه خارج شوم که مامان صدایم میزند: نیکی کجا میری؟ صدایم را صاف میکنم: میرم یه سر تا کتاب فروشی. مامان: باشه فقط شب مهمونی دعوتیما، زود بیا که باید آماده بشی. پوفی میکنم و میگویم: باشه خداحافظ. از خانه خارج میشوم، شالم را سفت میکنم قرارم با خودم این بود؛ بدون تندروی
قضاوت کنم اما علت کشش قلبی ام به سمت حجاب را درک نمیکنم. همان که باعث شد ناخودآگاه به طرف پوشیده ترین لباسم کشیده شوم… تا خانهی کتاب فاصلهی زیادی نیست، کوله ام را جابه جا میکنم و آرام از کنار پیاده رو شروع به قدم زدن میکنم. همه اطلاعاتی که از دین دارم در ذهن مرور میکنم شاید حتی نتوانم تعریف مناسبی از آن برای خودم توضیح دهم… کل نگاه من به اسلام مختصر میشود در یک چهارچوب کلی که نشانه اش حجاب است… شاید هم این واقعیت است، شاید اسلام خلاصه میشود در حجاب… به
کتاب فروشی میرسم، داخل میشوم. پسر جوانی پشت صندوق نشسته است، چند دختر و پسر هم گوشه و کنار مشغول تماشای قفسهی کتاب ها هستند. مستاصلم نمیدانم چه باید بگویم. مرد پشت صندوق میگوید: میتونم کمکتون کنم خانم؟ نگاهش میکنم، حرفم تا پشت لب هایم میآید و دوباره برمیگردد: راستش حتی نمیدانم چه کتابی باید طلب کنم. من با چه فکری پا در اینجا گذاشتم… اولین عنوان کتاب که به ذهنم میرسد به زبان میآورم نهج البلاغه دارید؟ مرد با تعجب نگاهم میکند شاید فکر هر کتابی را میکرد جز نهج البلاغه …
- انتشار : 09/09/1402
- به روز رسانی : 01/12/1403
من که خیلی خوشم اومد
فصل دومی داره؟