رمان نفوذ ناپذیر

عنوانرمان نفوذ ناپذیر
نویسنده~Sea daughteR~
ژانرپلیسی , جنایی , عاشقانه
تعداد صفحه704
ملیتایرانی
ویراستارتیم رمان بوک
رمان نفوذ ناپذیر
رمان نفوذ ناپذیر
رمان نفوذ ناپذیر

دانلود رمان نفوذ ناپذیر اثر ~Sea daughteR~ به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

داستان این رمان پلیسی و جنایی در مورد رائیکا کردانی (kardani) سروان دوم دایره ی جنایی پلیس دختری دست نیافتنی و پرتلاش منتها با قلبی مهربان است ، ولی به پاس شخصیت بیرونی وی بسیاری او را نشناخته اند. رائیکا دستور می گیرد برای متوقف ساختن یک گروه به این گروه وارد شود و در این راه باید …

خلاصه رمان نفوذ ناپذیر

همونجورکه مقنعه ام رو درست میکردم با لحن جدی و همیشگیم گفتم:

روژان الکی بحث نکن … من خوشم نمیاد برم اینجور جاها … تولد شمسی و قمری و میلادیشون رو هی جشن میگیرن!

من که نمیگم تو نرو … برو خوش باشی اما من نمیام … با زاری گفت :

تو دلم مونده برای یکبار هم که شده تو رو به دوستام نشون بدم … پس موضوع اینه ؟

عزیز من مجبور نیستی جار بزنی خواهر من پلیسه … مطمئن بودم که نگفته … یک دروغ کاملا بچگانه بود … میدونست کار من رو نباید به کسی بگه!

گفت : حالا که گفتم … رائیکا یک رحمی کن … ها ؟

کش چادرم رو درست کردم و همونجور که به سمت در ورودی می رفتم گفتم : خوش بگذره ، خداحافظ …

داد زد : چرا دلت نمیسوزه … دختره ی سنگدل … لبخندکوچولویی زدم و زود جمعش کردم … سوار پژو 206 مشکیم شدم و به سمت اداره راه افتادم.

تو پارکینگ وقتیکه میخواستم پیاده بشم … زمزمه کردم : شروع شد … تاپیاده شدم سرباز ها ادای احترام کردن…

من اگه نخوام اینا رو زمین پا بزنن باید کی رو ببینم ؟ سره کوچیکی تکون دادم و آزادشون کردم و مصمم به سمت اداره قدم برداشتم!

یک قدم یک قدم صدای پاها بلند میشد … یک راست به سمت دفتر سرهنگ رفتم ، اجازه ی ورود که صادر شد این بار من بودم که ادای احترام کردم.

سرهنگ سر تکون داد و گفت: خوش آمدید سروان ، بفرمایید …

دانلود رمان نفوذ ناپذیر
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان نفوذ ناپذیر
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها