رمان چمدان آخرین مسافر آرزو طهماسبی

دانلود رمان چمدان آخرین مسافر اثر آرزو طهماسبی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

بار دیگر با ما باشید با رمان پر طرفدار امشب / داستان راجب دختریست کاملا سنتی که با پسر خان روستایشان ازدواج میکند، اما به دلایلی که مشخص جدا میشوند، حالا بعد از مدت ها دخترک برگشته به روستا، جایی که پسر خان هم در آنجاست و باز این دو هم یکدیرگر را میبیند، آیا این بار می‌توانند عاشقانه به هم برسند، داستان محور یک روستای تاریخی و توریستی در کردستان است که روستا و افراد روستا هم ماجراهای خودشان را دارند و همین جذابیت رمان را چند برابر کرده …

خلاصه رمان چمدان آخرین مسافر

کیوان را هرگز در زندگیم آن قدر گرفته ندیده بودم … اما مادرم! کسی که تمام این سال ها تظاهر کرده بود، حالش خوب است و نگران زندگی دختر بزرگش نیست! کسی که همیشه حامی من بود! بخاطر من همیشه همه خانواده را میرنجاند تا آب در دل من تکان نخورد … ناباور هنوز به بابا نگاه میکرد …. باورش نمیشد تنها برادرش که آن همه برایش عزیز بود، این گونه قلب او را بشکند

آق دایی دخترش رو میده به مردی که قبال زن داشته؟! از حرف کیوان اخم کردم … نه بخاطر این که از این مسئله ناراحت شوم یا خیلی برایم اهمیت داشته باشد … فقط اشاره اش به گذشته ناراحتم میکرد … کاش میتوانستم بلند شوم و از آن جا بروم … اما بلند شدنم باعث میشد همه فکر کنند از این مسئله ناراحت شده ام …

مردم دخترشون رو به مرد زن دار هم میدن، چه برسه به کسی که قبال زن داشته! مامان با دلخوری و بغض قاشقش را پایین گذاشت و عقب رفت … از برادر خودم دیگه انتظار نداشتم! بابا هم حالا اخم مهمان صورتش شده بود … او همیشه از این که مامان آن قدر به این مسئله اهمیت میداد، عصبی میشد …