کتاب اعتراف

عنوانکتاب اعتراف
نویسندهلئو تولستوی
ژانرفلسفی، عاشقانه
تعداد صفحه170
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب اعتراف اثر لئو تولستوی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

کتاب “اعتراف” نوشته لئو تولستوی، یکی از بزرگترین نویسندگان روسیه است. این کتاب به صورت خودزندگی نوشته شده و داستان زندگی و تجربیات نویسنده را در قالب یک اعتراف شخصی به تصویر می‌کشد.

در این کتاب، تولستوی به بررسی مسائل فلسفی، اخلاقی و دینی پرداخته و در مورد عشق، خانواده، جامعه و سبک زندگی خود صحبت می‌کند. او در این کتاب به شکل صادقانه‌ای درباره رفتارهای خود، عادات و رفتارهای غیرمعمول خود حرف می‌زند.

این کتاب به عنوان یک شاهکار ادبی شناخته شده است و بسیار پرطرفدار است. با خواندن “اعتراف”، خواننده با زندگی لئو تولستوی آشنا می‌شود و به دیدگاه‌های فلسفی و اخلاقی او درباره زندگی، عشق و معنای واقعی زندگی پی می‌برد …

خلاصه کتاب اعتراف

همه ی فکر و اندیشه ی تولستوی در سراسر زندگی خدا بود. گاهی هم به نظر می رسید که اصلاً نمی اندیشد، بلکه دستخوش جدالی درونی است. به ندرت خود در این باره حرفی میزد، اما پیوسته غرق در این اندیشه بود. به نظر من این اندیشه ها نشانه هایی از پیری و یا اندیشیدن به مرگ نبود نه فکر میکنم این همه نشانی از غرور والای انسانی و رنجی بود که پیوسته میبرد. آخر مگر میشود بزرگمردی چون لئو تولستوی بود و دل به علم .بست تردیدی ندارم که اگر به علم آموزی می پرداخت نابغه ای میشد و به موفقیتهای فراوانی دست می یافت.

دیدن دستهایش مرا شگفت زده میکرد، دستهایی زمخت با رگهایی برآمده و در هم گره خورده داشت اما این دست ها نشانی از وجود آفرینشگری بزرگ بود فکر میکنم که لئوناردو داوینچی هم چنین دستهایی داشته است. از این دستها هر کاری بر می آید. هرگاه سخن می گفت، انگشتهایش را تکان میداد و کم تر پیش می آمد که مشت گره کند، اما اگر چنین میکرد خیلی زود مشت خود را باز میکرد و سخنی ناب و آموزنده بر زبان می آورد آری نشانه هایی خدایی داشت، اما هیچ شبیه بهوه با خدایان المپ نبود بلکه شبیه همان خدایان روسی بود که بر تخت خویش تکیه میزنند و زیر درخت زیزفون می نشینند شاید این خدایان چندان پرشکوه و باهیبت ،نباشند اما بی شک زیرک تر از دیگر خدایان اند.

با سولرژینسکی بس مهربان بود چخوف را پدرانه دوست داشت یعنی چون پدری به او افتخار میکرد ولی تولستوی سولر را با ظرافتی خاص دوست میداشت و همین ،محبت حسی لطیف را در وجودش بر می انگیخت. پیوسته میکوشید با این ظرافت بر دوستی خود یا سولر بیفزاید و چون جادوگری هیچگاه از این کار خسته نمی شد. حسی مضحک در این دوستی نهفته بود حسی چون محبت پیردختران به طوطی، سگ یا گربه ی خود در هر حال سولر پرنده ای بود شگفت انگیز رها از قید و بند و مهاجر از سرزمین های ناشناخته …

دانلود کتاب اعتراف
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب اعتراف
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها