کتاب 33 استراتژی جنگ

دانلود کتاب 33 استراتژی جنگ نوشته نویسنده رابرت گرین pdf بدون سانسور

عنوان اثر: 33 استراتژی جنگ

پدید آورنده: رابرت گرین

زبان نگارش: فارسی

سال نخستین انتشار: مرداد 1404

شمارگان صفحات : 623

معرفی کتاب 33 استراتژی جنگ  

کتاب 33 استراتژی جنگ ذهن شما را تربیت می‌کند تا با توجه به شرایط خود و دشمن، کارآمدترین استراتژی را انتخاب کرده و با کمترین تلفات و خسارت به بزرگ‌ترین پیروزی‌ها برسید. این اثر عصاره و جوهر خرد بی‌انتهایی است که در درس‌ها و اصول جنگ وجود داشته است. کتاب حاضر با این هدف تدوین شده است که شما را به دانشی عملی مجهز کند و گزینه‌ها و مزایایی بی‌پایان در دست‌ و پنجه نرم کردن با جنگجویانی به شما ارائه دهد که هر روز با آن‌ها مواجه می‌شوید.

خلاصه کتاب 33 استراتژی جنگ

ذهن آنها همیشه در حال حرکت است و همواره کنجکاو و پر هیجان اند. آنها به سرعت گذشته را فراموش میکنند زیرا در حال شوری بیشتر می یابند. ارسطو این اندیشمند بزرگ باور داشت که زندگی به واسطه جنبش و
حرکت تعریف میشود. آنچه حرکت ندارد مرده است. آنچه شتاب و حرکت دارد امکانات و زندگی بیشتری در خود جا داده است. همه ما با همان ذهن پر جنب و جوش ناپلئونی به دنیا می آییم؛ اما وقتی بزرگتر میشویم تمایل داریم بیشتر شبیه به ارتش پروس باشیم. شاید پیش خودتان فکر کنید آنچه باید از جوانی خود در سنین میان سالی و کهن سالی همراه داشته باشید ظاهری شاداب تناسب اندام و شادی های ساده است؛ اما آنچه بیش از همه باید با خود داشته باشید سیالی و روانی ذهن کودکانه است. هرگاه احساس کردید ذهن شما خود را درگیر موضوع یا ایده خاصی کرده یا به عبارت دیگر تفکرات و سواس گونه به سراغتان آمده است آن را به اجبار هم که شده از خود دور کنید.
حواس خودتان را به چیزی جدید بدهید. مانند کودک موضوعی جدید برای جذب بیابید، چیزی که ارزش توجه متمرکز شما را داشته باشد. زمان خود را برای چیزهایی هدر ندهید که نمی توانید تغییر دهید یا در آنها نفوذ کنید. فقط
به حرکت خود ادامه دهید.

روح زمان را جذب کنید. در طول تاریخ جنگ افروزی نبردهای کلاسیکی بوده اند که در آن به شکلی ناامید کننده گذشته در برابر آینده ایستاده است. نمونه ای از این مورد در قرن هفتم رخ داد زمانی که امپراتوری روم شرقی و امپراتوری ایران در مقابل ارتش شکست ناپذیر اسلام قرار گرفتند ارتشی که شکل جدیدی از مبارزه بیابانی را به کار گرفت. همچنین در نیمه اول قرن سیزدهم وقتی مغول ها از حرکات بی وقفه و بی رحمانه در مقابل ارتش های سنگین روسیه و اروپا استفاده کردند شاهد چنین مبارزه ای بودیم یا در سال ۱۸۰۶ زمانی که ناپلئون ارتش پروس را در ینا شکست داد. در هر یک از این موارد ارتش فاتح روش جنگی ای را توسعه داد که شکل جدیدی از فناوری یا
نظم اجتماعی جدید را به بهترین شکل آن نشان داد. می توانید این اثر را در مقیاسی کوچک تر باز تولید کنید. کافی است خود را بر روح زمان منطبق کنید. هوشیار بودن برای گرایشهایی که آدمی را به بالاترین درجه برتری می رسانند و البته سازگاری با آنها به تلاش و مطالعه نیاز دارد

هر چه بزرگ تر میشویم بهترین کار این است که به طور متناوب سبک خود را تغییر دهیم در عصر طلایی هالیوود بیشتر هنرپیشه های خانم شغل های کوتاه مدت داشتند؛ اما جوان کراو فورد با این نظام جنگید و توانست شغل
طولانی مدت داشته باشد. او با تغییر مداوم سبک خود به این هدف دست یافت. او از نقش زنی دلفریب تا زنی سرسخت و قهرمان و ملکه ای متفکر را بازی کرد. به جای اینکه خود و احساساتش را به مد روزی که پس از مدتی از بین می رود وابسته کند توانست رویه ای رو به | اوج در پیش گیرد و با آن هماهنگ شود. شما نیز با تغییر و تطبیق سبک خود از سقوط و فرورفتن در جنگهای پیشین خود اجتناب خواهید کرد. درست همان زمانی که همه احساس کردند شما را به خوبی می شناسند خودتان را تغییر دهید.

دور برعکس. رمان نویس معروف روس فئودور داستایفسکی از بیماری صرع رنج می برد. درست یک لحظه پیش از حمله او حالتی از خلسه عمیق را حس میکرد که آن را احساسی ناگهانی توام با جریانی ژرف از واقعیت توصیف میکند یک لحظه دیدن دنیا درست به همان شکلی که هست. بعدها وقتی به این نگاه رسید که این واقعیت محض با عادتها و روزمرگی های زندگی رنگ اصلی خود را باخته است نومید و افسرده شد. او در طول دوران افسردگی دوست داشت دوباره با واقعیت ارتباط بگیرد از این رو به کازینوهای اطراف میرفت و تمام پولش را قمار می کرد. در آنجا بود که واقعیت بر او مسئولی میشد آرامش و روزمرگی از بین می رفت الگوهای کهنه در هم می شکست و مجبور بود دوباره به همه چیز بیندیشد و انرژی خلاقانه خود را دوباره در آغوش بگیرد. این بهترین روش برای دستیابی آگاهانه به همان حس خلسه صرع بود.

روش داستایفسکی قطعاً کمی افراطی است؛ اما گاهی شما نیز باید تکانی به خود بدهید و خود را از چنگال گذشته خلاص کنید. این می تواند انتخاب همان دور برعکس باشد یعنی برعکس کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید یعنی خودتان را در شرایطی نامتعارف قرار دهید و کاری را از نو شروع کنید. در چنین مواقعی ذهن باید با واقعیتی جدید کنار بیاید و زندگی را در مشت گیرد. این تغییر شاید به نظر خطرناک برسد؛ اما قطعاً هیجان انگیز و روح بخش خواهد بود.

ذهن خود را ارتش بدانید. ارتش ها باید بر پیچیدگی ها و آشفتگی های جنگ نوین منطبق شوند و این مهم فقط با سیال تر شدن و قابلیت بیشتر مانورها امکان پذیر است. توسعه غایی این تکامل همان جنگ چریکی است که در آن با اتخاذ بی نظمی و پیش بینی نکردنی بودن به عنوان استراتژی از آشفتگی و بی نظمی بهره می برید. ارتش چریکی هرگز برای دفاع از مکان یا شهری خاص متوقف نمی شود، همیشه به حرکت خود ادامه می دهد یک قدم جلوی قدم پیش می گذارد و به این شیوه پیروزی را به دست می آورد. این ارتش با پیروی از الگوی جدید به دشمن هیچ هدفی برای حمله نشان نمی دهد. ارتش چریکی هرگز یک تاکتیک مشابه را تکرار نمیکند. او به شرایط لحظه و رویدادهایی پاسخ میدهد که همان آن رخ می دهند. او هیچ جبهه معین، خط محکم ارتباطی یا تجهیزات و هیچ ارابه کند از قبل پیش بینی شده ای ندارد. ارتش چریکی تحرکی ناب و دائمی است.