کتاب آغا محمدخان قاجار، چهره حیلهگر تاریخ
عنوان | کتاب آغا محمدخان قاجار، چهره حیلهگر تاریخ |
نویسنده | احمد پناهی سمنانی |
ژانر | ادبیات ایران، تاریخی |
تعداد صفحه | 238 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب آغا محمدخان قاجار، چهره حیلهگر تاریخ اثر احمد پناهی سمنانی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
نگاهی به گذشتهها آغامحمدخان قاجار محصول تحولات و رویدادهای تاریخی دوران عجیب دیگری از دورانهای شگفت آوری است که بر میهن ما گذشته است. شک نیست که او نیز همچون دیگر چهرههای جنجال برانگیز تاریخ دارای خصلتهای ویژه و عادات حیرت انگیز مشخصی بوده است و چه بسا این عادات شگفت آور بسیاری از واقعیتهای تاریخی مربوط به دوران او را تحت الشعاع قرار دهد. اما این عادات و خصلتهای شخصی در جریانها و رویدادهای تاریخی نقش معین و محدودی دارند. آنچه که بوجود آورنده حوادث تاریخی است، دارای ریشههایی بس عمیقتر و گستردهتر از قدرتهای خارق العاده یک فرد است. از این روی برای اینکه خوانندگان، در کتاب آقا محمد خان قاجار حوادثی را که منجر به قدرت یافتن او شد، بهتر درک کنند، باید از زمینههای اجتماعی و تحولات تاریخی اواخر حکومت نادر و جانشینان او و سلسله زند و انقراض آنها، آگاهیهایی هرچند مختصر داشته باشند …
خلاصه کتاب آغا محمدخان قاجار، چهره حیلهگر تاریخ
سر محمدحسن خان قاجار -چنانکه پیش از این اشاره کردیم- وقتی بحضور کریم خان رسید در معنا خیالش از جانب یکی از سرسخت ترین و خطرناکترین رقیبان آسوده شد. معهذا هیچگونه شادی و هیجان از خود نشان نداده بود که هیچ، سر بریده لای کاه را دستور داده بود با گلاب بشویند و با احترام بخاک سپارند. دامنه این جوانمردی از سر بریده به فرزندان و خاندان دشمن کشیده شد، خان زند، خانواده محمد حسن خان قاجار را در استفاده از املاک و تیولی که در دامغان داشتند، آزاد گذاشته بود. اما یکی از فرزندان رئیس ایل قاجار (حسین قلی خان – ملقب به جهانسوزی) شورشی در دامغان بر پا کرد. ناچار کریم خان آنها را
به قزوین کوچ داد و اقامتگاه آبرومندانه برایشان فراهم ساخت. اما دیگر نمیتوانست از جانب آنها دل آسوده باشد و بایستی یکی از با ارزش ترین آنها را به گروگان بگیرد… این آقا محمدخان پسر بزرگ خاندان بود که میبایستی پاسخگو و بلاکش دیگران باشد از این رو بعنوان گروگان به شیرازش آوردند. دو تن از برادران ناتنی او که از مادری گمنام بودند، به دلخواه به همراهش بودند. آقا محمد خان بی آنکه خود را بر آشفته نشان دهد تن به این تبعید داده بود. او این هنر را داشت که صبر کند و کینهها را فرو خورد. کیفیت پیوستن آقا محمد خان به وکیل الرعايا بدیهی است که بهمین سادگی نبود. خان قاجار پس از کشته شدن پدر چندی
به دشت قبچاق رفت و چون همدمی با ترکمانان را خوش نمیداشت خود را به استرآباد کشید و خواست کوس استقلال بکوبد. قشونی هزار نفری هم فراهم کرد و به چند دستبرد کوچک و بزرگ دست زد که مهمترین آنها حمله به کاروان حامل دویست و پنجاه هزار تومان مالیات وصولی از استرآباد بود. در این غارتگری مستحفظین کاروان کشته شدند و کیسههای پول بچنگ خان قاجار افتاد. (برخی از مورخین این واقعه را در حوادث بعد از فوت کریم خان ثبت کردهاند. اشاره ما در جای دیگر کتاب باین مطلب ناشی از همین اختلاف مورخان است.) این زمان حکومت استرآباد را (محمد حسین خان قاجار دولو) از جانب کریم خان بر عهده داشت …
- انتشار : 09/10/1403
- به روز رسانی : 11/10/1403