کتاب خانه هادس

عنوانکتاب خانه هادس
نویسندهریک ریوردن
ژانرفانتزی، ادبیات داستانی، ادبیات کودک و نوجوان
تعداد صفحه468
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب خانه هادس (جلد چهارم مجموعه‌ی قهرمانان المپ) اثر ریک ریوردن به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

داستان خانه هادس ماجرای نیمه خدایان یونانی یعنی آنابت چیس، لئو والدز، پاپیر مک لین و پرسی جکسون و نیمه خدایان یونانی یعنی جیسون گریس، هزل و فرانک است. آن‌ها تلاش می‌کنند درهای مرگ را ببیندند و از اینکه غول‌ها گایا، الهه زمین را بیدار کنند جلوگیری کنند. آنابت و پرسی در تارتاروس سقوط کرده‌اند و بقیه می‌خواهند هم آن‌ها را نجات دهند و هم به دروازه‌ی مرگ برسند اما هیچ‌چیز به‌سادگی پیش نمی‌رود. این بار سایه‌ی مرگ به‌شدت نزدیک به نظر می‌رسد …

خلاصه کتاب خانه هادس

لئو دیوارهای تالار غذاخوری را طراحی کرده بود تا منظره‌ای واقعی از کمپ دورگه را نشان دهد. ابتدا او فکر می‌کرد این ایده‌ای کاملا فوق العاده بود اکنون چندان مطمئن نبود. صحنه‌هایی از خانه پشتی، سرودهای جلوی آتش کمپ، شام‌ها در غذاخوری، بازی‌های والیبال در بیرون خانه بزرگ، به نظر می‌رسید دوستانش را اندوهگین می‌کند. هرچه آن‌ها از لانگ ایسلند دور می‌شدند این امر بدتر می‌شد حوزه زمانی به تغییر ادامه می‌داد، و باعث می‌شد لئو هر بار که به دیوارها می‌نگرد حس دوری کند. اینجا در ایتالیا خورشید بالا آمده بود. در عقب در کمپ دورگه نیمه شب بود. مشعل‌ها در درگاه‌های کابین‌ها روشن شده بودند. نور ماه روی

امواج تنگه لانگ ایسلند می‌تابید. ساحل با جای پاها پوشیده شده بود، انگار که جمعیتی بزرگی گذشته بودند. لئو با یک از جا پریدگی فهمید که دیروز شب (قبل چهارم جولای بود. آن‌ها جشن سالیانه کمپ دورگه در ساحل با آتش بازی‌های فوق العاده که به وسیله خواهران و برادران لئو در کابین نه آماده شده بود را از دست داده بودند. لئو تصمیم گرفت که این را به خدمه کشتی اشاره نکند اما او امیدوار بود آن‌ها به خانه برگردند و جشنی بزرگ داشته باشند. آن‌ها هم به چیزی نیاز داشتند تا روحیه شان را بالا ببرند. او تصاویری که در رویایش دیده بود را به یاد آورد، کمپ ویران شده بود و با اجساد به هم ریخته بود. اکتاویون در زمین والیبال

ایستاده بود و با صدای گایا حرف می‌زد. او به تخم مرغ و گوشت نمک سودش نگریست، آرزو می‌کرد می‌توانست تصاویر دیوارها را پاک کند. جیسن گفت: خب حالا که ما اینجا هستیم … او تا حدی با غفلت روی میز نشست. از وقتی آن‌ها آنابث را از دست داده بودند، جیسن به عنوان رهبر گروه به بهترین شیوه عمل می‌کرد. از وقتی پرائتور به کمپ برگشته بود، او به این کار عادت کرده بود، اما لئو می‌توانست بگوید که دوستانش عصبی هستند. چشمان او گود رفته تر از حد معمول بود، موهای بورش به طرزی نامتعارف آشفته بودند، انگار که او فراموش کرده بود آن‌ها را شانه کند. لئو به بقیه دور میز نگریست چشمان هازل هم خواب آلود بود اما او …

دانلود کتاب خانه هادس
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب خانه هادس
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها