کتاب پرنسس و ملکه
عنوان | کتاب پرنسس و ملکه |
نویسنده | جورج. آر. آر مارتین |
ژانر | فانتزی، حماسی |
تعداد صفحه | 92 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان پرنسس و ملکه (جلد فرعی از مجموعهی زنان خطرناک) اثر جرج آر. آر. مارتین به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
کتاب پرنسس و ملکه اتفاقات آن برای ۳۰۰ سال پیش از آتش و خون است و داستان آن در میان خاندان تارگرین میگذرد و از این قرار است که دو زن از خاندان تارگرین و هایتاور برای جانشینی با هم به رقابت میپردازند و این رقابت در نهایت منجر به مبارزاتی بزرگ میان اژدها سواران و اژدهایانی بزرگ میشود …
خلاصه کتاب پرنسس و ملکه
هارنهال تاکنون یک بار زمانی که اگان اژدها ویرانش کرده بود ثابت کرده بود که از آسمان آسیب پذیر است. لرد سالخوردهی آن زمانی که کاراکسس بر فراز برج کینگز پایر هویدا شد به سرعت پرچمهایش را پایین انداخت. پرنس دیمون با یک ضربه، علاوه بر قلعه، ثروت غیر قابل چشم پوشی خاندان استرانگ و دوجین گروگان ارزشمند را که در میانشان سرسیمون و نوههایش نیز بودند تصاحب کرده بود. در همین زمان پرنس جیسریس بر پشت اژدهایش به شمال رفت و با لیدی ارن از دره لردمندرلی از وایت هاربور لرد بارل و لرد ساندرلند از سیسترتون و کرگن استارک از وینترفل دیدار کرد پرنس آن چنان فریبنده بود و اژدهایش
آن چنان رعب آور که هر کدام از آن لردها وفاداریشان را به مادر او اعلام کردند. اگر سفر کوتاه تر و امنتر برادرش نیز به همان خوبی به سرانجام میرسید از بسیاری از خونریزی ها و غصه ها پیش گیری میشد. تمامی منابعمان روی این موضوع توافق دارند: تراژدی ای که بر لوکیریس ولاریون فرود آمد هرگز طرح ریزی نشده بود اولین نبردها در رقص اژدهایان با قلم پر و زاغ صورت گرفتند با تهدید و قول، با امر و نوازش. خبر قتل لرد بیزبری در شورای سبز به طور گسترده پخش نشده بود بسیاری فکر میکردند جناب لرد را در سیاه چالی انداخته اند با وجود آن که چهره های آشنای بسیاری دیگر در دربار دیده نمیشدند، هیچ سری بر
فراز دروازه های شهر پدیدار نشده بود و بسیاری هنوز امید داشتند مسألهی سلطنت به شکلی صلح آمیز میتواند حل شود. غریبه اما نقشه هایی دیگر داشت بیشک دستان خوفناک او پشت تصادف شومی که دو پرنسلینگ را همزمان به استورمز اند آورد وجود داشت زمانی که آراکس اژدها پیش از شروع یک طوفان لوکیریس ولاریون را به امنیت داخل قلعه رساند، تنها برای آن که دریابد ایموند تارگرین پیش از او آنجاست. اژدهای مهیب پرنس ایموند، ویگار پیش از همه آمدن او را حس کرد نگهبانانی که بر فراز باروهای پر ابهت قلعه راه میرفتند زمانی که او بیدار شد و غرشی کرد که پایههای تمرد دارن را لرزاند در وحشتی ناگهانی …
- انتشار : 13/05/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403