کتاب سرمازدگی
عنوان | کتاب سرمازدگی |
نویسنده | ریچل مید |
ژانر | فانتزی، عاشقانه، ادبیات داستانی، ادبیات نوجوانان |
تعداد صفحه | 313 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب سرمازدگی (جلد دوم آکادمی خونآشام) اثر ریچل مید به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
رز احساس میکنه که در حال دور شدن از لیزاست چون که زمان خیلی کمی با هم هستند و از طرفی همچنان در کلاسهای آموزشی دیمیتری شرکت می کنه اما دیمیتری هم خیلی خشک و بی روح برخورد میکنه و هر دو این مسائل باعث شده که رز حس خیلی بدی داشته باشه تا اینکه روزی که قراره رز به همراه دیمیتری پیش یکی از معروفترینهای اساتید دمپایرها بروند تا از رز امتحان گرفته بشه متوجه میشن …
خلاصه کتاب سرمازدگی
نمیتوانستم باور کنم، جانین هاتاوی، مادرم مادر خیلی مشهور و البته به طور گیج کنندهای همیشه غایب من. او آرتور شوئنبرگ نبود، اما در دنیای نگهبانان شهرت درخشانی داشت. چندین سال بود که او را ندیده بودم، زیرا اکثرا در ماموریتهای احمقانه اش به سر میبرد و اکنون.. او در آکادمی بود -درست مقابل من- و حتی به خودش زحمت نداده بود من را از آمدنش با خبر کند. چه عشق مادرانه ای! در هر صورت او اینجا چه غلطی میکرد؟ جواب سوال به سرعت به ذهنم رسید. همهی مورویهایی که به آکادمی آمده بودند، نگهبانهایشان را نیز همراه خود آورده بودند. مادرم از یک اشراف زادهی متعلق به خانوادهی اسزلسکی مراقبت میکرد و
تعدادی از اعضای این خانواده به خاطر تعطیلات سر و کلهیشان پیدا شده بود، البته که او همراه آن مرد اینجا خواهد بود. روی صندلی ام سر خوردم و در درونم حس کردم چیزی پیچ میخورد میدانستم که بدون شک موقع ورودم مرا دیده است اما توجهش جای دیگری متمرکز بود، شلوار جین به پا داشت، همراه با تی شرت قهوهای کمرنگی که با کسل کننده ترین کتی از جنس کتان پوشانده شده بودند. با توجه به قد پنج فوتیاش بین نگهبانهای دیگر خیلی کوتاه به نظر میرسید. اما چیزی در طرز ایستادنش بود که او را بلند تر جلوه میداد. آموزگارمان استن، مهمانها را به ما معرفی کرد و توضیح داد که آنها قرار است تجربههای واقعی شان را با ما
سهیم شوند. به طرف جلوی کلاس قدم برداشت، زمانی که شروع به صحبت کرد ابروهای پر پشتش در هم گره خوردند، توضیح داد: میدونم که غیر عادیه نگهبانهایی که به آکادمی میآن معمولاً وقتی برای حضور پیدا کردن سر کلاسهای دانش آموزان رو ندارن، به هر حال سه مهمان ما، وقت گذاشتن و اومدن تا برامون به طور واضح از اتفاقاتی که اخیرا افتاده صحبت کنند. او برای دقیقهای سکوت کرد و نیاز به هیچ توضیحی نبود که منظور او حمله به خانهی بادیکاها بوده است. گلویش را صاف کرد و دوباره سعی کرد صحبت کند: به خاطر اونچه که اتفاق افتاده، ما تصمیم گرفتیم برای یادگیری شما از کسانی که مستقیما در این زمینه فعال هستند …
- انتشار : 23/07/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403