کتاب شهر گربه ها
عنوان | کتاب شهر گربهها |
نویسنده | هاروکی موراکامی |
ژانر | داستان کوتاه |
تعداد صفحه | 169 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب شهر گربهها اثر هاروکی موراکامی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
این کتاب مجموعهای از پنج داستان کوتاه است که از زندگی، عشق و تنهایی سخن میگوید. هاروکی موراکامی در داستانهای خود به خوبی انسان مدرن را به تصویر میکشد و او را جادوگر کلمات نامیده است. به طوریکه اگر کتابهای او را مطالعه نمایید به خوبی متوجه این موضوع میشوید. فضاسازی و شخصیتپردازیهای این نویسندهی بزرگ در کتاب شهر گربهها کاملاً مشخص است. او به خوبی توانسته داستانهای کوتاه زیبا و قابل لمسی را در بستر کلمات بنا کند، به طوریکه اثرات آنها تا مدتها در ذهن شما باقی بماند …
خلاصه کتاب شهر گربهها
در داستان مردی جوان به تنهایی و بدون هیچ مقصد مشخصی در حال سفر است. با قطار سفر میکند و در هر ایستگاهی که علاقه اش را برانگیزد پیاده میشود. اتاقی میگیرد، به دیدن مناظر میرود و هر اندازه که دوست داشته باشد اقامتش را ادامه میدهد اشباع که شد، قطار دیگری را سوار می.شود همهی تعطیلی هایش را این گونه سپری میکند. یک روز از پنجره ی قطار رودخانهی زیبایی به چشمش میخورد؛ تپه های سبز با شیب ملایم تن داده بر پیچ و خم. جریان آب و پایین دستشان شهر دلپذیر کوچکی با یک پل سنگی سالخورده. قطار در ایستگاه شهر کوچک توقف میکند و مرد جوان با کیفش پیاده میشود.
کس دیگری پیاده نمیشود و به محض پیاده شدن مرد جوان، قطار راه می افتد. ایستگاه، که بایست رفت و آمد بسیار کمی به خود ببیند، هیچ خدمه ای ندارد. مرد جوان از پل میگذرد و به درون شهر قدم میگذارد. کرکرهی همه مغازه ها پایین و تالار شهر خالی است. هیچ کس پشت میز پذیرش تنها هتل شهر ننشسته است. شهر کاملاً خالی از سکنه به نظر میرسد. شاید همهی مردم جایی مشغول چرت زدن اند. اما آخر تازه ساعت ده و نیم صبح است و هنوز برای چرت زدن خیلی زود. شاید چیزی باعث شده که همهی مردم شهر را ترک کنند. به هر ترتیب قطار بعدی تا صبح روز بعد از راه نمیرسد. بنابراین، چاره ای ندارد جز
اینکه شب را اینجا سر کند. در شهر گشتی میزند تا وقت بکشد. درواقع، اینجا شهری است از آن گربه ها. وقتی خورشید شروع به پایین رفتن میکند گربهها دسته دسته از روی پل عبور میکنند. انواع گربه ها در انواع رنگها. از گربه های معمولی خیلی بزرگترند اما به هر حال گربه اند. مرد جوان از این منظره شوکه میشود به سمت برج ناقوس در مرکز شهر میشتابد و از برج بالا میرود تا از دید پنهان شود. گربه ها دنبال کاروبار خودشان میروند، کرکرهی مغازهها را بالا میدهند یا پشت میزهایشان مینشینند تا کار روزانه خود را شروع کنند خیلی زود گربههای بیشتری از راه میرسند و مثل دیگران از روی پل عبور میکنند و …
- انتشار : 23/05/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403