 
 
رمان چشمهایش
دانلود رمان چشمهایش اثر بزرگ علوی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
داستان کتاب چشمهایش در دوره رضاشاه اتفاق میافتد و زندگی یک استاد بزرگ نقاشی را روایت میکند که مبارز سیاسی هم است. یکی از دوستداران این نقاش معروف به دنبال راز مرگ مشکوک استاد در تبعید است. آقای ناظم همان دوستدار استاد است و حدس میزند که راز مرگ استاد در یکی از تابلوهای ایشان است که خود استاد نام آن تابلو را چشمهایش گذاشته است. استاد ماکان در سالهای آخر عمرش یک پرده به نام «چشمهایش» نقاشی میکند که پرتره خانمی جوان است که انگار یک راز بزرگ در چشمهای خانم وجود دارد و آقای ناظم به شدت دنبال پیدا کردن همین خانم و کشف راز چشمهایش است ...
خلاصه رمان چشمهایش
بالاخره زن ناشناس را یافتم. با او آشنا شدم. سال های زیادی از روز مرگ استاد می گذرد. نقاشان جوانی از فرنگ برگشته و از مدرسه ها بیرون آمده اند. کمابیش نقاشی هم وسیله نان خوردن شده است عده ای طرح آگهی تجارتی میکشند صحنه تئاتر را میآرایند کتب را مصور میکنند صورت اشخاص را میکشند و کاریکاتور برای روزنامه ها میسازند بعضی از شاگردان سابق استاد و بسیاری از فرنگ برگشته ها خودشان کوس استادی میزنند. نمایشگاه نقاشی ترتیب میدهند. در دانشگاه یک هنر کده باز شده و تدریجاً میتوان گفت که استاد کم کم دارد فراموش میشود.
و حالاست که من میتوانم یادداشت های خود را درباره نقاش هنرمند و انسان بزرگواری که جانش را فدای هنر و حیثیت خود و مردم کشورش کرد منتشر کنم در سال های نخستین پس از شهریور نوشتن شرح زندگی استاد برای بسیاری ناندانی شده بود هر که هر چه به قلمش می آمد می نوشت. حوادث عجیبی از زندگانی او نقل کردند یکی از مقاله نویسان حتی گستاخی را به حدی رساند که در نهایت بیشرمی ادعا کرد که مدت سه سال با استاد در تبعید مکاتبه داشته و استاد تمام اسرار زندگیش را برای او نقل کرده است. ولی آنچه منتشر شد جز ابتذال چیزی نبود.
اما آن قصه های بی سر و ته دیگر فراموش شده و جا دارد که وقایع مهم زندگی او یا اقلا حوادثی که برسر او آمده و کوششی که در راه هشیاری مردم داشته و مراحل فداکاری و گذشت او به گوش معاصرین برسد. من ادعا نمی کنم که چیزی دقیق و صریح از نبرد او با قوای اهریمنی استبداد میدانم اما میکوشم اقلا روحیه او را مكنونات قلبی او را که بزرگی و دلیری و پاکی و در عین حال معایب او را آشکار میسازد بنمایانم اقلا این را میتوانم بگویم که استاد ماکان نقاش بزرگی بود، فقط برای اینکه به کار خود ایمان داشت و مطمئن بود که بوسیله هنر نقاشی دارد ...
 
 
 



دیدگاه کاربران