کتاب زندگی با تمام وجود
کتاب زندگی با تمام وجود کتاب زندگی با تمام وجود

کتاب زندگی با تمام وجود

دانلود با لینک مستقیم 0 0
دانلود با لینک مستقیم
عنوان
کتاب زندگی با تمام وجود
نویسنده
برنه براون
ژانر
خودیاری، روانشناسی مثبت‌نگر، توسعه فردی
ملیت
خارجی
ویراستار
رمان بوک
تعداد صفحه
184 صفحه
اگر نویسنده یا مالک 'کتاب زندگی با تمام وجود' هستید و درخواست حذف این اثر را دارید درخواست حذف اثر

دانلود کتاب زندگی با تمام وجود نوشته نویسنده برنه براون pdf بدون سانسور

عنوان اثر: زندگی با تمام وجود

پدید آورنده: برنه براون

زبان نگارش: فارسی

سال نخستین انتشار: آبان 1404

شمارگان صفحات : 184

معرفی کتاب زندگی با تمام وجود

گل بی‌خار» فقط خداوند است. به همین دلیل هیچ انسانی وجود ندارد که کامل باشد. همه انسان‌ها در بخش‌هایی از وجود خود نقص‌ها و کاستی‌های بسیاری دارند. این نقص‌ها و کاستی‌ها برای خود انسان بسیار بزرگ و چشمگیر هستند. اما در واقع اینطور نیست. در دنیایی که همه انسان‌هایش مملو از کاستی‌ها هستند، نقص‌های دیگران به چشم نمی‌آید. والدین ما، جامعه، مدرسه، دانشگاه و همه اطرافیان از کودکی به ما گفته‌اند که باید این نقص‌های درونی برطرف شده و از بین بروند. اما در واقع هیچ قانونی وجود ندارند که بگوید خودتان را عوض کنید. وجود انسان، با تمام نقص‌ها و کاستی‌هایش زیبا است. تصور کنید، اگر کسی که دوستش دارید، انسانی کامل بود، بازهم همین قدر دوستش داشتید؟ نقص‌ها از ما انسانی می‌سازد که تلاش می‌کند تا انسان موفق‌تری شویم. زمانی که ما به پذیرش کامل از کاستی‌هایمان برسیم، به موفقیت بسیاری دست یافته‌ایم.

خلاصه کتاب زندگی با تمام وجود

در بخشی از کتاب زندگی با تمام وجود می‌خونیم: کائنات فراخوان‌های بسیاری سرراه‌مان قرار می‌دهد. این ما هستیم که باید در ادراکشان سرعت به خرج دهیم. همان‌طورکه بعدها مشخص شد، کاری که باید انجام می‌دادم، درهم و برهم و عمیق بود.

همچنان در حال تقلا در این راه بودم که روزی خسته و از پا افتاده و درحالی که هنوز گل کفش‌های سفرم خشک نشده بود متوجه شدم:«خدای من، احساس متفاوتی دارم. احساس نشاط و واقعی بودن می‌کنم. هنوز می‌ترسم، ولی درعین حال احساس شهامت می‌کنم ‏ چیزی در من تغییر کرده که تا مغز استخوانم حس می‌کنم.»

سالم‌تر، بانشاط‌تر و قدرشناس‌تر از هميشه شده بودم. احساس آرامش و ثبات بیشتری داشتم و اضطراب بسیار کم‌تری را حس می‌کردم. زندگی خلاقانه‌ام احیا شده بود و با اعضای خانواده و دوستانم دوباره به طریقی جدید ارتباط برقرار کرده بودم، و مهم‌تر از همه اينکه برای اولین بار در زندگی با خودم راحت بودم.

یاد گرفتم چطور بیشتر از اينکه نگران «طرز فکر مردم درباره‌ی خودم» باشم به احساسی که داشتم اهمیت بدهم. محدوده‌های جدیدی را برای خود تعیین کردم و دیگر به دنبال جلب رضایت و تأیید دیگران یا کامل بودن نبودم…

دیدگاه کاربران

اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دیوان حافظ