رمان آئیل

دانلود رمان آئیل اثر حدیثه اسماعیلی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

جانان رستمی، که دفتر وکالت دارد به همراه پسر کوچکش زندگی می‌کند، بدون اینکه کسی از گذشته او مطلع باشد، کمتر کسی راجع به مادرانه های بی چشم داشتش، خبر دارد! با وردش به یک پرونده جدید، گذشته برای جانان زنده می‌شود فرصتی برای تجدید دیدار با آشنایی قدیمی، یا شاید فرصتی برای انتقام …

خلاصه رمان آئیل

نگاهی به ساعت انداخت و نگاهی به مدارک ولو شده روی مبل… ساعت از یک شب گذشته بود و خواب به چشمان جانان حرام شده بود. بعد از آنکه امیرحسین را خوابانده و خواب به چشمان خودش نیامده بود، در سکوت تمام اتاق را ترک کرده و به هال پناه آورده بود و حال، توانایی دراز کردن دستانش را به سمت مدارک نداشت… انگار که هنوز از ته دل داستان پیش آمده را باور نکرده بود. نفس عمیقی کشید و دستش را روی دیوار خزاند تا به کلید برق برسد. یکی از آن ها را زد و نور ضعیفی، اطرافش را فرا گرفت… به آرامی روی

مبل نشست و مدارک را روی پایش گذاشت. تشخیص تک به تک خرده کاغذ ها میان آن نور ضعیف، خیلی راحت نبود، اما جانان تک تکشان را به دنبال پیدا کردن کاغذی که رویش شماره وکیل همسر مریم نوشته شده بود، کنار زد… همسر مریم… چقدر علی نواب گفتن برایش غریب بود! برگه را بیرون کشید و شماره را از نظر گذراند… شماره برایش آشنا نبود اما نام… تمام شب وقتی با سهند بیرون بود، به یک چیز فکر کرده بود. که نام وکیل علی را چک کند با دیدن نام و نام خانوادگی وکیل علی، نفس عمیقی می‌کشد.

حدس میزد چه کسی جز سهیل جعفری می‌‌توانست وکیل علی باشد؟ سهیلی که تمام دوران تحصیلش را کنار جانان و زیبا گذرانده بود و حالا شده بود وکیل علی… شوکه نشده بود. از چند ساعت پیش که نام علی را در شناسنامه مریم دیده بود، امکان نداشت چیز دیگری شوکه‌اش کند. از حالا می‌‌توانست احتمال هرچیزی را بدهد.. هرچیزی.. تمایلش برای دوباره نگاه کردن به کپی شناسنامه علی را از ذهنش بیرون کشید و مدارک را از روی پایش کنار زد… سرش را به پشتی مبل تکیه داد، چشمانش را به آرامی روی هم گذاشت …