دانلود رایگان رمان بن بست اثر منا معیری
دانلود رمان بن بست اثر منا معیری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
ترنج، سه سال پیش بی گناه، قربانی انتقامی شد که تمام رویاهای دخترانه اش را به کابوس تبدیل کرد، انتقامی دردناک، که حاصل آن بهم خوردن نامزدی اش با (کیا) تهمت و دوری از خانه بود، حالا با روانی بهم ریخته و دختری سه ساله برگشته تا بی گناهی خود را ثابت کند و …
خلاصه رمان بن بست
سر میشا روي زانویش بود… شیشه تمیز پنجره ماشین هم باعث نمیشد بتواند این شهر را شفاف ببیند زانوانش را بهم جفت کرد اینطور حس امنيت بيشتري داشت خیلی وقت بود که با ماشینی که خودش یا فرداد راننده اش نبودند جایی نمیرفت خیلی هم نگذشته بود انگار از آن روزهاي رنگی.. میشا در خواب نفس عمیقی کشید یه روزها و ماههایی خیلی دعا کرده بود که جنینش دختر نباشد پوزخند زد کدام دعایش گرفته بود که این دعایش مستجاب شود. حالا دخترکی با موهایی نرم و جعد دار و چشم هاي بسته و مژه هاي بلند روي زانويش خوابیده بود… راننده گاهی از آینه جلو پشت
سرش را نگاهی انداخت. هر بار ترنج بیشتر خودش را جمع میکرد.. از این حالت هاي خودش عصبی میشد از این نفس تنگی حاصل از وحشت بودن با مردی که نمیشناختش هم… از کنار آن پل آشنا گذشتند روزهاي دوري نبود شاید آن روزي که با لبخند پهن که مخصوص صورت گردش بود و دوستانش معتقد بودند یک جورهایی امضاي صورتش است. این پل را نگاه کرده بود ۲۲ ساله بود آن روزها فارسی را اندکی سخت و با طمانینه حرف میزد باید برای بعضی جملاتش فکر میکرد تا بتواند درست و بی نقص صحبت کند چمدان هایش آن روزها پر از پیراهنهای رنگی بود راننده آن روز شاید انقدر در
آینه نگاه نمیکرد که ترنج اصلا معذب نشده بود یا شاید انقدر که راننده را ندیده بود… نه همین بود مطمئنا آن روزها عادت نداشت به چيزي دقت کند آدم ها را دوست داشت آن سالها. غریبه و آشنا نداشت کسی برایش تا قبل از ۲۲ سالگی غریبه نبود نه آن پیر مرد بداخلاق همسایه که عاشق کلمهاي کاشته شده در حیاطش بود. نه آن دخترک دانشجوی عرب سر خیابان که لباسهاي عجیبی میپوشید و از خانهاش بوي ادویه هاي تند میآمد.. نه آن زن کتابدار مودب و نجیبی که سال بعد شوهرش به خاطر خیانتش او را به قتل رساند. آن روزها کسی وجود نداشت که ترنج با او سلام علیکی نداشته باشد …
بسیار زیبا و گیرا ، یکی از رمان هایی که همیشه در خاطر می مونه و هر بار بخوای بخونی همون حس همون جذابیت رو میشه لمس کرد
یکی از بهترین رمانهایی که خوندم، صحنه سازی های فوق العاده، داستانی با واکنشهای کاملا رئال و ملموس. ممنون از خانم نویسنده بابت خلق این اثر و لحظات خوبی که با خوندنش بهم هدیه دادن. قلمتون مانا🙏