دانلود رایگان رمان دوشیزه خانم تاکنا اثر ماریو بارگاس یوسا
دانلود رمان دوشیزه خانم تاکنا اثر ماریو بارگاس یوسا به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
شخصیت اصلی دوشیزه خانم تاکنا یک پیرزن صدسالهست، با ماجرایی عاشقانه. شخصیتهای کل داستان هم تعدادشان زیاد نیست. که البته از همان تعداد هم فقط چند نفری در داستان نقش کلیدی دارند. یکی از شخصیتهای نمایش، که البته خودش هم درگیر ماجراست، سرگذشت پیرزن صدساله را به صورت داستان مینویسد، با خود او صحبت میکند، به گذشتهاش بر میگردد، دوباره به زمان حال میآید و …
خلاصه رمان دوشیزه خانم تاکنا
“بليزاريو” اولین پیروزی ام در دادگاه… مادربزرگ عزیزم، تو هم در رؤیا سیر میکردی… (اوقاتش تلخ است.) مادر بزرگ اینجا چه میکند؟ می خواهی پدربزرگ پدرو را در داستان عاشقانه ای که تاکنون حتی بوسه.ای رد و بدل نشده وارد کنی؟ بلیزاریو تو از هنر نویسندگی عاری هستی. یک عمر در کار نوشتن هستی، هربار بدتر از مرتبه پیش پدربزرگ عزیزم چرا؟ هر پزشکی پس از هزار عمل جراحی جمجمه پنجاه عمل آپاندیس و دویست عمل لوزه حاذق میشود مگر نه؟ پس از چه روی فن نویسندگی، بعد از نگارش پنجاه و یا صد داستان هنوز مثل روز اول اینقدر دشوار است؟ ناشیتر و دشوارتر از
روز اول هزار بار دشوارتر از روز اول! پدربزرگ مادر بزرگ عزیزم دور شوید، حواس مرا پرت نکنید، رشته افکارم را پاره نکنید مانع کارم نشوید گورتان را گم کنید! بگذارید داستان عاشقانه ام را بنویسم غرق در افکار خودش است. پدربزرگ میتوانست قهرمان یک زمان باشد ماجرای یک زندگی در قرن ما: ورشکستگی تدریجی، انحطاط تباه کننده، مدیری در دولت مشروطه بوستامانته پیش از آن وارد کننده پنبه به سانتاکروز دلا سیرا در بولیوی پیشتر از آن هم در کامانا در کار کشاورزی بود و باز پیش از آن، کارمند شرکت انگلیسی در آرکیپا. اما پدربزرگ تو آرزو داشتی که وکیل دعاوی و یا شاعر میشدی،
مگر نه؟ پدرت وقتی که تو پانزده ساله بودی اگر از دنیا نرفته بود، بدون شک به آرزویت میرسیدی بلیزاریو به همین جهت تو را واداشتند علم حقوق بخوانی برای حفظ سنت خانوادگی (از چهره اش پیداست که اندیشه تازه ای در ارتباط با آنچه مینویسد به ذهنش گذشته مدادرا چندبار در دست میچرخاند کاغذهایش را مرتب میکند. آری، شاید بکار آید. بیا پدربزرگ عزیزم از اینکه تورا از اینجا راندم پشیمانم تورا بسیار دوست میدارم؛ واضح است که تو یک شخصیت افسانه ای هستی و به همین جهت همیشه در داستانهای مامائه ظاهر میشوی تو نمونه کامل عیار نجیب زادگانی هستی که او میپرستید …