رمان اکسیر مافیا
عنوان | رمان اکسیر مافیا |
نویسنده | نرگس برزویی |
ژانر | عاشقانه، پلیسی، رازآلود، ازدواج اجباری |
تعداد صفحه | 373 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان اکسیر مافیا اثر نرگس برزویی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
ساقیِ سرگردی است که تا کنون در هیچ یک از ماموریت هایش شکست نخورده، اما وقتی پرونده عقرب سرخ را قبول میکند، توسط یک نقشه از طرف رئیس باند گروگان گرفته میشود و …
دانلود رمان اکسیر مافیا
با دردی که قصد جونم رو کرده بود، لای پلک های پر دردم رو به هزار زحمت باز کردم. انگار به وزنه ده کیلویی به مژه هام وصل کرده بودن. با دیدن اتاق خواب بیست متری تعجب هم به درد هام اضافه شد، اینجا دیگه کجا بود؟ نیم خیز شدنم مساوی شد با بلند شدن صدای پسری که اونور اتاق و دور از دیدم نشسته بود. -سرم وصله به دستت. با تعجب سمت جایی که صداش بلند شده بود برگشتم. فکر کنم دیگه از این متعجب تر نمیشدم. بهزاد اینجا چیکار میکرد روی یه صندلی چوبی طرح دار نشسته بود و آرنج دست هایش رو روی زانوهاش تکیه داده بود انگشت هاش
رو هم توی هم قفل کرده بود تیشرت و شلوار آبی کاربنی هم تنش بود و موهای قهوه ای رنگش رو رو به بالا ژل زده بود. -تو اینجا چیکار میکنی؟ اصلا چرا من و نگه داشتین. لبهایش به لبخند کش اومد و با لبخند دندون نمایی بهم خیره شد. -تا وقتی که سهیل اجازه نده تو اینجا ماندگاری دختر چشم سیاه. با ابروهای بالا افتاده بهش خیره شدم چرا هیچی از حرفهایش متوجه نمیشم چرا گنگ بودن حرفهاش برام. -به سهیل هرچی گفتم حالت خوب نیست باید استراحت کنی گوش نکرد فقط میگه همین که بهوش اومدی بری پیشش. کلا مرغ این پسر یه پا داره بگه بدوش
باید بدوشی حتی اگه گاوه نر باشه. بعد اینکه سرم رو از توی دستم بیرون کشید آخ پر دردم بلند شد. همون جوری که بازوم و بین انگشت هام میگرفتم با دردی که از لحنمم مشخص بود پرنفرت لب زدم: بدرک که مرغش یک پا داره پسرهی روانی. معلوم بود هیچ از حرفی که زدم خوشش نیومد، چون با اخمهای گره خوردهای که ترس رو به جونم مینداخت از کنارم بلند شدو بعد جمع کردن وسایلش سمت در حرکت کرد قبل از خروجش از اتاقی که وسایل قدیمی اما زیبا و دلنشینی داشت به حرف اومد: من نه مثل مراد زود از کوره در میرم نه مثل سهیل به آدمم دو بار فرصت اشتباه میدم …
- انتشار : 05/05/1403
- به روز رسانی : 06/01/1404
سلام این رمان خیلی خوب بود فقط کاش فصل دوم اش هم بیرون بیاد
جلد دوم این رمان چرا نیست لااقل کامل یزارید تا وقت آدم تلف نشه داستان نمیه تمام بمونه