دانلود رایگان رمان فصل عاشقی اثر هاشم میلانی
دانلود رمان فصل عاشقی (جلد اول از مجموعه آرزوهای محال) اثر هاشم میلانی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
هاشم، دختری را میبیند که تمام اخلاقیات با معیارهای که او از همسر آیندهی خود انتظار دارد را در او میبیند، با خیال اینکه خوابی که دیده بود در حال اتفاق افتادن هست عاشق آن دختر میشود و درگیر او …
خلاصه رمان فصل عاشقی
از اون روز به بعد بود که مهر مریم به دل هاشم نشست و از سویی هم مریم هم یجورایی از هاشم خوشش میومد. چند روز گذشت و هاشم تو این فکر بود که چطور به مریم نزدیک بشه و باهاش طرح دوستی ببنده ولی از طرف دیگه هم محمد به ذهنش میومد و می ترسید محمد ناراحت بشه از این موضوع تااینکه روز امتحان نهایی کشوری فرا رسید و همه با استرس سر جلسه امتحان حاضر شدند. امتحان المپیاد به صورت مختلط بود یعنی دختر و پسر در کنار هم امتحان میدادند اول نوبت امتحان تئوری بود همه نسبت به شماره داوطلبیشون توی جاهای خود مینشستن. در این امتحان محمد و
هاشم خیلی از هم دور افتاده بودن ولی از بخت اقبال هاشم مریم درست بغل دست هاشم افتاده بود. امتحان در حال جریان بود که ناظر برای چندلحظه رفت بیرون که یهو مریم خطاب به هاشم گفت: هی زود باش تا ناظر نیومده ورقتو بیار عوض کنیم هاشم که گیج شده بود گفت: چی؟! که یهو مریم از سرجاش پا شد و ورقه هاشم رو گرفت و مال خودش رو هم داد به هاشم و بالای ورقه اش هم نوشته بود اونایی که مونده و بلدی رو بنویس منم مال تو رو مینویسم؛ خلاصه امتحان با کلی کبکبه تموم شد همه اومدن بیرون تا منتظر شروع امتحان عملی بشن. به محض اینکه هاشم از
امتحان اومد بیرون مریم جلو اومد گفت: چطور بود؟ هاشم هم با خنده گفت: بد نبود. بعد مریم گفت: ببخشید معذرت میخوام اذیت کردم، هاشم هم سرش رو از خجالت آورد پایین و گفت: اشکالی نداره. که یهو مریم با مشت زد به بازوی هاشم و گفت: چیه اصلا خوب کاری کردم دلم خواست اذیت کنم. که هاشم گفت: چی بگم آخه!!! که دوباره با مشت زد به بازوی هاشم و گفت: هوی چرا گیج میزنی امتحان عملی داریمها از الان دوباره شروع نکن.. که محمد هم که رفته بود سرویس بهداشتی برگشت و در این حین زمان شروع امتحان عملی اعلام شد. همه به سوی قسمت آزمایشگاه رفتند …