رمان گریز از تو

عنوانرمان گریز از تو
نویسندهمریم نیک فطرت
ژانرعاشقانه، مافیایی
تعداد صفحه3740
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان گریز از تو اثر مریم نیک فطرت به صورت فایل PDF نسخه کامل قابل اجرا در اندروید و آیفون بدون سانسور و لینک مستقیم

یاسمین برای فرار از ازدواج اجباری از خونه می‌زند بیرون و در ماشینی مخفی می‌شود که صاحب آن ارسلان است مردی بی رحم که پشت پرده‌ی زندگی معمولی اش باند بزرگ قاچاق است، باندی که ارسلان رئیس اوست، یاسمین که شاهد ماجراهایی بوده هویت اصلی او برایش فاش می‌شود ولی …

خلاصه رمان گریز از تو

کف دست هایش را بهم مالید و نفسش توی هوا بخار شد داشت از سرما یخ می‌زد. نشسته بود روی نیمکت یخ زده پارک و به هیاهوی بچه ها نگاه می‌کرد. از صبح فقط در خیابان ها پرسه زده بود و فقط موقع اذان ظهر در یک مسجد پناه گرفت تا کمی تنش گرم شود و با ساندویچ های ماهرخ شکمش را سیر کند اما بعد از نماز با نگاه های عجیب متصدی مسجد مجبور شده بود از آنجا بیرون برود و خودش را سرگرم راه رفتن کند. حتی کارت شناسایی هم نداشت تا به مسافرخانه برود. سرگردان مانده بود میان شهر و با

قدم های خسته اش خیابان های عریض و طویلش را متر میزد. سرش را به کف دست هایش مالید و اشک روی صورتش چکید کاش مادرش هم میان دغدغه هایش کمی نگرانش میشد… نگاهش بی اراده چسبید به دست ضرب دیده اش که در آتل پیچیده بود چشم های سیاه آن مرد لحظه ای از ذهنش دور نمیشد انگار جاذبه‌ ای قوی میان یک قالب سرد و خونسرد تعبیه شده بود تا هر فکر و خیالی را با قدرت سمت خود بکشد. بیشتر که فکر می‌کرد یاد مرداب می‌افتاد. نگاهش به دستش طولانی شد و بی اراده اخم کرد.

-لعنتی مثل یه تیکه سنگ بود. مرتیکه دیوونه‌ روانی.. لب برچید و خیره شد به دختر بچه ای که می‌خواست برادر کوچکتر از خودش را تاب بدهد. با آن قدو قامت کوتاهش حتی نمی‌توانست دست هایش را به میله بند کند. ابروهایش باز شد و لبخند زد… نگاهش سمت آسمان برگشت در عرض چند دقیقه خورشید خودش را پشت ابرها کشید و هوا گرگ و میش شد سرما با شدت بیشتری قدرت نمایی می‌کرد. خدایا فقط از سرما نمیرم. با دیدن مردی که پشت یک گاری ایستاده بود و از سماور بزرگی چایی می ریخت دلش به ضعف افتاد …

دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است

دیدگاه کاربران درباره رمان گریز از تو
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ساجده هستم
ساجده هستم
1 سال قبل

نویسنده با نوشتن این رمان قنگ نشون داده که چطور میشه قیمه هارو ریخت تو ماست.حیف پول که دادم بابتش.نمیدونم چطور دوستان براش غش و ضعف میکنن

مژگان
مژگان
پاسخ به  Mehdi Ansari
2 سال قبل

فایل رمان درست نیست به جاش رمان گریز جرج ارول آپلود شده سه دفعه هم ایمیل زدم کسی پاسخ نداده

مژگان
مژگان
2 سال قبل

واقعا پاسخگوییتون مشکل داره.هم ایمیل زدم و هم کامنت گذاشتم ۳ روزه کسی جوابگو نیست.واقعا متاسفم

luna
luna
2 سال قبل

بهترین رمان عمرم….
توصیف ها عالی..
اصلا هم خسته کننده نبود و با قلمی خارق العاده نوشته شده بود..
البته پایانش کمی ایراد داشت که امیدوارم خانوم نیک فطرت اون رو در باز نویسی ویرایشش بدن☺️