رمان خواستگار پرماجرای باغ انار
عنوان | رمان خواستگار پرماجرای باغ انار |
نویسنده | زهرا بیگی |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 624 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان خواستگار پرماجرای باغ انار اثر زهرا بیگی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
باران دختر شیطونی که کل فامیل و دوستانش از دست شیطنت های او عاصی شده بودند. ماجرای اصلی زندگی او روزی اتفاق افتاد که برای خواهرش خواستگار آمد در خونه باغ انار. قرار شد بهخاطر پسرخالهاش که عاشق خواهرش بود، خواستگار را باران فراری بده …
خلاصه رمان خواستگار پرماجرای باغ انار
(راوی: دامون) نگام به دختر صاف و ساده و البته پر از شیطنتی که با کنجکاوی و لذت دور حیاط بزرگ و سرسبز مونو دید میزد میخ بود و یاد اون روز افتادم؛ همون روز که به درخواست رامین به عنوان دوستش همراهش به خواستگاری نرگس کبیر رفتیم. همون دم در موقع احوالپرسی مادر نرگس به نظرم خیلی آشنا اومد. فقط نمیفهمیدم چرا یادم نمیاد این زن کیه! شروع به حرف زدن که کرد یهو یادم اومد کیه اون ناهید بود. خودش بود اون ناهید بود زنه داییم. چقدر خنگ بودم که از اسم و نام خانوادگی نرگس پی به
هویتش نبرده بودم و حالا با دیدن مادرش میفهمیدم کجا هستم و چقدر دنیایی که از اون به بزرگی یاد میکنند کوچیکه هنوز از در حیاط خارج نشده بودم که با خوردن یه چیزی به پام از درد اخمام تو هم شد و برگشتم ببینم .چیه یهو دیدم یه دختر هفده هجده ساله که تیپ یه دختر بچه هفت ساله رو زده بود با یه من اخم و کینه جلوی در کوچیکی که احتمالا به باغ منتهی میشد ایستاده با تخمین سال هایی که گذشته بود از ذهنم گذشت که اونم دختر ناهیده و احتمالا ته تغاری ناهید! همون دختری که ناهید بعد از زایمانش
به هیچ کس نشونش نداد! لبخند روی لبم ظاهر شد. خیلی ذوق کرده بودم که بعد از این همه سال زندایی ناهید و دختراشو میبینم. اون روز با شیطنت و جسارت تموم تلاششو برای کمک به خواهرش کرد. نه تنها اون روز که نه ماه تموم هر وقت یادش میافتادم حسابی و به همون شدت روز اول میخندیدم و دلم هوای دختر ته تغاری ناهید رو میکرد باران؛ دختری که گاهی بشدت دلم براش تنگ میشد. تا اون روز که تو دانشگاه کلاس خودم دیدمش میخواست نبینم و نشناسمش که چادر دوستشو ناشیانه سر کرد …
دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است
- انتشار : 27/09/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403
رمان قشنگی بود مقداری غمگینه.