رمان معرکه ماه

عنوانرمان معرکه ماه
نویسندهسروناز روحی (دختر خورشید)
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه1490
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان معرکه ماه از سروناز روحی (دختر خورشید) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

دکتر ماهور کرامت بعد از ده سال تلاش و پشت پا زدن به تمام علایقش استاد دانشگاه و طراحی موفق است، به تهدید و اجبار پدربزرگ الوند مجبور به همکاری با شرکت هلدینک احتشام می‌شود، و آینده و زندگی و آبروی و اعتبار خود را در معرض خطر قرار می‌دهد …

خلاصه رمان معرکه ماه

اصولاً یک انسان مقرراتی بود و دوست نداشت هیچ چیز خارج از وقت دقیقش انجام شود. با تمام دغدغه و حجم کاری که امروز داشت اما خودش را سرانجام به دفتر فنی نزدیک محل کارش رساند و منتظر شد تا پلات های مورد نظرش چاپ شوند. طولی نکشید که با چند برگه پلات و لمینت در دست به سمت خانه باغ به راه افتاد یک ربع بیشتر وقت نداشت و ترافیک تهران غوغا می‌کرد. نادر در جلوی در منتظرشان بود. ماشین الوند زودتر داخل کوچه شد. نادر اخلاقش را می‌دانست. خیلی سخت میشد با ماهورا راه بیاید و

حالا… حالا که همه‌ی گیر و گور کار به دست الوند احتشام حل میشد و در عرف و روی کاغذ کارفرما بود و زودتر هم رسیده بود دیگر هیچ دفاعی نداشت. لعنت به این شانس خودش را به خاطر سخت نگرفتن به ماهورا شمانت می‌کرد چقدر به این دختر اصرار کرده بود زودتر بیاید. الوند پیاده شد و با نادر دست داد نگاهی به اطراف انداخت و گنگ پرسید: نیومدن؟ نادر لبخندی زد و به دروغ گفت: چرا نزدیکن! الوند مات شد: نزدیکن؟ چقدر نزدیک؟ نادر آب دهانش را فرو داد: ده دقیقه دیگه می‌رسن مهندس. خشک لب

زد: من اینطوری کار نمی‌کنم جناب کرامت می‌دونید که! و به صفحه ساعت رولکسش اشاره کرد دیر کردن اولین و بدترین بدقولی یک مشاوره! و سرش را به نشان تأسف تکان داد کرامت با اصرار او را به داخل خانه کشاند و برای ماهورا پیام فرستاد: کدوم گوری هستی؟ از فکر اینکه شاید ماهورا لج کرده باشد و نیاید حرص می‌خورد برای اینکه کار عقب بیفتد… برای اینکه لجبازی این سال ها را سر او در بیاورد… برای اینکه احتشام حرص بخورد و کارش لنگ بماند! البته شاید فقط امروز.. چون او کلا آدمی نبود که لنگ بماند …

دیدگاه کاربران درباره رمان معرکه ماه
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Mmo
Mmo
2 سال قبل

چندان جاذبه ای نداشت. طوری که اگه ۱۰۰ تا صفحشو از دست میدادی هم تفاوتی نداشت…

زهرا
زهرا
2 سال قبل

بیشتر انگار داشت پز دارایی هاشون رو به ما میداد😂
من که همون اول رها کردم و نخوندم