رمان موسرخه و ارباب اتابک
رمان موسرخه و ارباب اتابک رمان موسرخه و ارباب اتابک

رمان موسرخه و ارباب اتابک

دانلود با لینک مستقیم 0 0
دانلود با لینک مستقیم
عنوان
رمان موسرخه و ارباب اتابک
نویسنده
رویا رستمی
ژانر
عاشقانه، اربابی
ملیت
ایرانی
ویراستار
رمان بوک
تعداد صفحه
253 صفحه
اگر نویسنده یا مالک 'رمان موسرخه و ارباب اتابک' هستید و درخواست حذف این اثر را دارید درخواست حذف اثر

دانلود رمان موسرخه و ارباب اتابک اثر رویا رستمی (روها) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

روناک، دختری است با موهای سرخ که در روستا به او لقب جادوگر داده اند، او را مجبورش می‌کنند تا همسر ارباب اتابک شود! در شب عروسی آن دو، زن اول اتابک فوت می‌کند و عمارت او آتش می‌گیرد و تمام این‌ها مهر تاییدی است بر اینکه روناک یک جادوگر است ...

خلاصه رمان موسرخه و ارباب اتابک

صدای تیر آمد. اتابک اخم هایش را در هم کشید بدون اینکه به روناک توجه کند دوید. حتما خبری شده بود. روناک هم با صدای تیر روسری را از کمرش باز کرد. روی موهایش انداخت و دوید. وقتی رسید چند نفری به همراه اتابک دم طویله‌ گاوها جمع شده بودند. جلو رفت. -چاقو بیارین تا گوشتش حروم نشده. متعجب نزدیک تر شد. گاو بیچاره دیروز زایمان کرده بود. یک گوساله‌ی سرحال داشت ولی از وقتی گوساله دنیا آمد گاو بیچاره لب به هیچ چیز نزد. اصلا نمی‌توانست سر پا بایستد تمام این ها را همین الان پسربچه‌ ای که این

دو روز مراقب گاوها بود داشت تند برای اتابک تعریف می‌کرد. روناک جلو آمد. -نکشیدش. همه برگشتند و نگاهش کردند. اتابک اخم هایش را در هم کشید فکر می‌کرد یک دلسوزی زنانه است. ولی روناک ادامه داد: من میدونم چیکار کنم سرپا بشه. همه تمام توجه شان را به او دادند. -هرچی کلم و کاهو داریم بگید جوری بکوبن که آبش در بیاد، دوتایی دهن گاو رو باز کنین بریزید تو حلقش هر دو ساعت یه لیوان تا فردا خوب میشه اگه نشد بکشیدش. همه متعجب نگاهش کردند. به این حالت کمبود کلسیم در گاو میگن که امروز با

امپول های بزرگ گاوی حاوی کلسیم که به گاو زده میشه، حال گاو رو خوب می‌کنن تا از تلف شدنش جلوگیری بشه. اتابک بدون مخالفت گفت: هر چی خانم خونه میگه انجام بدین. نگاه روناک روی اتابک ماند. مرد قدرتمندی که شوهرش بود. شانه های پهن و گره ابروهایش آنقدر مردانه نشانش می‌داد که یک لحظه حض برد. برای دخترهای این آبادی زن ارباب بودن یعنی نهایت همه‌ی آرزوها. حتی اگر زن چندم باشند. نگهبان ها همگی بسیج شدند. به همان ترتیبی که روناک گفته بود عمل کردند. اولین لیوان خورانده شد ...

باکس دانلود

دسترسی به دانلود با خرید تکی یا خرید اشتراک ویژه امکان پذیر است

خرید تکی و دانلود 35,000 تومان
خرید اشتراک ویژه و دانلود

دیدگاه کاربران

اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
صادق هدایت