 
 
کتاب پرنده باز
دانلود کتاب پرنده باز نوشته نویسنده ویلیام وارتن pdf بدون سانسور
عنوان اثر: پرنده باز
پدید آورنده: ویلیام وارتن
زبان نگارش: فارسی
سال نخستین انتشار: آبان 1404
شمارگان صفحات : 449
معرفی کتاب پرنده باز
ویلیام وارتن در کتاب پرندهباز، داستان پسر جوانی به نام بِردی را روایت می کند که علاقهای جنون آمیز به پرندگان دارد. او همراه اَل، دوست صمیمیاش، مکانی برای نگهداری از پرندگان دارند. اما پدر و مادرش این مکان را تخریب میکنند، و این همان نقطهی آغاز ماجرای بزرگ است... او همچنان به پرندهها علاقه دارد. آنقدر تمرین میکند تا بتواند در رویاهایش به یک پرنده تبدیل شود و همانجا دل به یک قناری ماده میبازد. این شیفتگی در حدی است که او دیگر نمیتواند برای وجود خودش به عنون یک انسان یا پرنده تفکیکی قائل باشد. اما ضربهی نهایی را جنگ به وجود آنها میزند. وقتی بردی و ال از جنگ باز میگردند به جای اینکه به خانههایشان بروند، به آسایشگاه سربازان میروند، چراکه بردی حالا واقعا پرنده است. حرف نمیزند. چیزی نمیخورد و ...
خلاصه کتاب پرنده باز
عصر آن روز باز به ملاقات بردی میروم. کمکم فکر میکنم دیگر فایدۀ چندانی ندارد. مسئله این است که خیلی هم مطمئن نیستم دلم بخواهد بردی خوب بشود. دنیای نکبتی شده و هرچه بیشتر نگاه میکنم نکبتتر به نظر میرسد. شاید بردی هم خودش خوب میداند دارد چه کار میکند. دیگر لازم نیست نگران چیزی باشد. همیشه یکی هست که تر و خشکش کند و غذایش را بدهد. میتواند تا هر وقت دلش بخواهد وانمود کند قناری شپشویی است. چه اشکالی دارد؟
خدای من! دلم میخواهد خودم را به دیوانگی بزنم. شاید مثل آن مردک آن طرف راهرو وانمود کنم گوریلم و هر از گاهی توی دستم مدفوع کنم و سمت دیگران پرت کنم. بعدش حبسم میکنند و مثل وقتی که در بیمارستان متز بستری بودم از من مراقبت میشود. از پسش برمیآیم. شاید همین هم نشانۀ دیوانگی باشد. فقط میدانم خیلی هم بد نیست که کس دیگری جای آدم تصمیم بگیرد.
دعا میکنم کاش میشد دوباره پیادهنظام باشم. ته پوتینهایم گل بچسبد و بوی کپک زِرِهم، که تا روی گوشهایم آمده است، توی دماغم بپیچد و صدای نفسهایم را زیر کلاهخودم بشنوم. همهچیز خیلی ساده است، دخل هرکسی را که رنگ لباسش با رنگ لباس تو متفاوت است میآوری.
کدام لعنتیای میداند واقعاً چه کسی دیوانه است؟
 
 
 



دیدگاه کاربران