کتاب راز حبابها
عنوان | کتاب راز حبابها |
نویسنده | کریستی |
ژانر | داستان کودک، آموزشی-سرگرمی |
تعداد صفحه | 247 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب راز حبابها نوشته نویسنده کریستی pdf بدون سانسور
عنوان اثر: راز حبابها
پدید آورنده: کریستی
زبان نگارش: فارسی
سال نخستین انتشار: مرداد 1404
شمارگان صفحات : 247
معرفی کتاب راز حبابها
داستان از آنجا شروع میشود که آنتونی کید به عنوان کارمند یک تور سیاحتی در آفریقا مشغول کار است و توسط دوست خود جیمی ماک گراث تشویق به ماجراجویی و کنار گذاشتن شغل فعلی اش میشود.در یک شب مورد حمله افراد ناشناس قرار میگیرد و جیمی به کمک او میآید و به پاس این کمک، کنت استیل پیچ قبل از مرگش خاطراتش را به او واگذار میکند
خلاصه کتاب راز حبابها
در صحبت از آثار آگاتا کریستی باید واژه های در خور بانویی را به کار گرفت که آثارش به ۱۰۳ زبان دنیا ترجمه شده است. تعداد دقیق کتابهایی که از وی در کتابخانه ها و در منازل طرفداران وی مرتباً ورق می خورد، دقیقاً معلوم نیست. یکی از موسسه های پژوهشی حداقل کتابهای وی را بالغ بر چهار صد میلیون (۴۰۰/۰۰۰/۰۰۰) جلد برآورد کرده که به یقین بیش از این است.
آگاتا کریستی در سن ۴۴ سالگی یکی از زیباترین کتابهای خود را تحت عنوان قتل در قطار سریع السیر شرق که فیلم آن یکی از پرفروش ترین و جالبترین فیلم های پلیسی جهان سینما میباشد، به رشته تحریر در آورد. کتاب قتل در قطار سریع السیر شرق همزمان با همین کتاب ترجمه و تقدیم علاقمندان میگردد.
نمایش تله موش، وی در عالم نمایش و تئاتر از نظر استقبال ومدت نمایش گوی سبقت را از نمایشات طراز اول در تاریخ تئاتر ربود و نویسنده اش هم عنوان QUEEN OF CRIME “ملکه جنایت را نصیب خود ساخت و یا به جان خرید به سوی صفر نیز که به تارگی منتشر شده از همین مقوله میباشد. (Agatha Mary Clarissa Miller) آگاتا مری کلاریسا میلر در سال ۱۸۹۰ – م برابر با ۱۲۶۹ – ش صدواندی سال پیش در دون شایر (DEVON SHIRE) در انگلستان متولد شد. همین منطقه دون شایر است که ما در اکثر آثار وی آن را مرکزی جهت وقوع حوادث مختلف می بینیم.
آگاتا در سن ده سالگی پدرش را از دست داد. او از دوران نوجوانی خود به عنوان سالهای نشاط و مطالعه یاد میکند سالهای بسیار پراهمیت برای کسی که خواست نویسنده شود خانم آگاتا کریستی در مورد این سالها می گوید:
– چارلز دیکنز وجین استین از نویسندگان مورد علاقه من به شمار می رفتند، به شرلوک هولمز (SHEALCOK HOLMES) هم در رأس تمام نویسندگان عشق می ورزیدم …. مدت دو سال به عنوان یک هنرجو به تمرین پیانو پرداختم، زبان فرانسه را هم همین طور… در سن شانزده سالگی مدتی آموزش و تعلیم صدادیدم زیاد به مدرسه نرفتم چون در خانه مادرم کارهای مختلف از جمله آشپزی، دروس مختلف و دیگر امور را فرا گرفتم ( ضمناً به زبان جنگ هم برخورد کردیم).
اولین ازدواجم در سن بیست و پنج سالگی با کلنل آرشی بالد کریستی (Colonel Archbaid Christie) در سال ۱۹۱۵ – م ۱۲۹۴ – ش) که افسر نیروی هوائی بود. این ازدواج نافرجام که مدت یازده سال طول کشید سراسر کشمکش، تنش و همواره با جنگ اعصاب همراه بود. در سال ۱۹۲۶ – م (۱۳۰۵ – ش مادرم را از دست دادم. حادثه ای بس دردناک ….
در همان سال هم با مشاهده عشق شوهرم به زنی دیگر، دگرگون گشتم. روز هفتم ماه سپتامبر ۱۹۲۶) – (۱۶) شهریور سال ۱۳۰۵ – ش) خانه شوهرم را برای همیشه ترک کردم و دیگر هرگز بدانجا پای ننهادم. در نهایت تنش و اضطراب در حال فرار از آن مهلکه زجرآور با اتومبیلم که خودم آن را هدایت میکردم به لبه صخره ای برخورد کردم … جستجو، پرس وجو برای یافتن من آغاز گشت ولی تا دو هفته نفهمیدند من کجا هستم! من در هتلی در نواحی یورکشایر استراحت میکردم البته تحت نام مستعار. علت تصادف را ابتلاء به صرع بهانه ای برای مشهور شدن آخرین رمان من در آن سال تلقی کردند، ولی پزشکان متخصص صحت صرع را قویاً تأیید نمودند. چهار سال بعد من با سرماکس مالون زمین شناسی مشهور استاد دانشگاه اکسفورد ازدواج کردم. این ازدواج برخلاف ازدواج نخستین بسیار موفق مملو از شادی و نشاط و خوشبختی و شانس توأم بود. من وشوهرم در کنار یکدیگر از داشتن یک زندگی بسیار آرام لذت میبریم شوهرم دارای سه باب خانه بزرگ میباشد یکی در (GREENWAY) خانه ای بسیار زیبا در (SOUTH DEVON) مشرف به رودخانه وارت، یکی دیگر در ولینگتن نزدیک آکسفورد و خانه نقلی و کوچک سوم در ناحیه چلسی لندن که پاره ای از اوقات هنگام اقامت در لندن از آن استفاده میکنیم …
خانم آگاتا کریستی با وجود داشتن عنوان ملکه جنایت! زنی بس شرم رو و خجالتی بود، به طوری که در تمام طول زندگی اش به ندرت تن به مصاحبه میداد نکات جالبی را در مورد زندگی آگاتا کریستی از زبان وی می شنویم … من همیشه فکر میکردم هر کتابی که مینویسم آخرین کتاب من است و دیگر ذوق و استعدادی برای نوشتن کتاب بعدی را نداشته باشم! در حالی که خودم هم نمیدانستم مثل خم رنگرزی میمانم !!! …. اگر میدانستم کارآگاه پوارو را این همه سال با خود باید یدک بکشم او را خیلی جوان تر در داستانها مطرح میکردم تا پیر و از کار افتاده نشود! داستانها را هنگام صبح”،” شاید باور نکنید، در حمامی که به سبک دوران ویکتوریا ساخته شده و بسیار مجهز است ، مینویسم میدانید چرا؟ … من همیشه فکر میکردم هر کتابی که مینویسم آخرین کتاب من باشد و چون اولاً آنچه را که میخواهم همانجا آماده می سازم، از چای و قهوه گرفته تا قلم و کاغذ و ميوه … راستش در حمام دیگر کسی مزاحم نوشتن آدم نمی شود!!
وقتی برای نوشتن آماده میشوم نخست به راهپیمایی میروم و تمام افکارم را در همان مدت جمع وجور و پیاده می نمایم. نخستین کتابم را ضمن راهپیمایی در ناحیه دارت مور طرح کردم اسرار خانه ییلاقی استایلز THE .MYSTERIOUS AFFAIR AT STYLES .بود این) کتاب و آخرین کتاب خانم کریستی ضمن یک مقایسه تحت عنوان اولین و آخرین رمان هم اینک آخرین مراحل چاپ را میگذراند که خواندن این دو اثر برای شناخت و آشنایی به نحوه کار خانم کریستی برای علاقمندان آثار وی بسیار جالب است). … خواهرم و من همواره در مورد این که نوشتن یک داستان پلیسی چقدر آسان است مشاجره داشتیم خانم آگاتا کریستی میگوید: در زندگی موفقیت مدیون تلاش و ممارست است اما راستی سهم شانس را هم نباید نادیده گرفت. شانس خیلی مهما خانم آگاتا کریستی به جز آثار پلیسی آثار رمانتیک هم دارد که در بهاران از تو دورم از برگزیده این آثار میباشد و همزمان با ترجمه همین اثر منتشر میگردد. البته باید توجه داشت که خانم آگاتا کریستی برای آثار ادبی خود از نام مستعار MARY WESTMACCOT استفاده نموده است. این اثر جزء آثار کلاسیک محسوب میشود…
- انتشار : 01/06/1404
- به روز رسانی : 01/06/1404