رمان گزارش یک آدم ربایی
عنوان | کتاب گزارش یک آدم ربایی |
نویسنده | گابریل گارسیا مارکز |
ژانر | جنایی، داستانی |
تعداد صفحه | 464 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان کتاب گزارش یک آدم ربایی اثر گابریل گارسیا مارکز به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
ماجرای آدمربایی ده زن و مرد کلمبیایی را در سال ۱۹۹۰ و به دست پابلو اسکوبار شرح میدهد که همگی جز یکی از آنها خبرنگار بودند. اسکوبار این گروگان گیریها را به دقت و درستی برنامهریزی کرد تا از آنها بعنوان اهرم فشار استفاده کند و اطمینان حاصل کند که در صورت تسلیم، دولت او و دیگر قاچاقچیان مواد را به آمریکا باز نخواهد گرداند. نویسنده داستان را لایهلایه باز میکند و حقایق را بهتدریج آشکار میکند؛ چه حقایقی که در راهروهای عالیترین ادارات دولتی نهفتهاند و چه حقایقی که پشت در شیرهکش خانههای پایین شهر انتظارمان را میکشند …
خلاصه رمان کتاب گزارش یک آدم ربایی
گروگان ها هر روز را در انتظار ملاقات با دون پاچو سپری می کردند. حضور او همواره به صورت اعلام نشده انجام میگرفت و هرگز به قرارهای از پیش تعیین شده، اهمیتی نمیداد گروگانها صدای پرواز هواپیماهای و هلیکوپترها را بر فراز خانه میشنیدند و گمان میکردند این پروازها نوعی گشت زنی از سوی گروگانگیران است. برخلاف آنها تصور نگهبانان از حضور هواپیماها یا هلیکوپترها اقدامات امنیتی دولت بود در چنین مواقعی آنها میترسیدند. سلاح هایشان را آماده نگه میداشتند و در کمین مینشستند. گروگان ها با
توجه به اطلاعیه های منتشر شده از سوی ربایندگان تردیدی نداشتند که در صورت قرار گرفتن در معرض یورش مسلحانه بی درنگ تیرباران خواهند شد. علیرغم این رویدادها و هراس ها ماه نوامبر برای آزوسه نا لیه وانوس با خوشی به پایان رسید زیرا دریافت که ترس او از احتمال بارداری بیدلیل و تنش های عصبی موجب ایجاد آن شرایط و این تصور بوده است. در آن مدت کوتاه، اندوه و وحشت نخستین آزوسه تا از احتمال بارداری، تبدیل به امیدواری شده بود. میدانست که داشتن فرزند میتواند دوران پس از اسارت او را سرشار از
سعادت و خوشبختی کند. دیانا هم نشانه های امید را در اطلاعیه های تازه در مورد احتمال دستیابی به توافق با ربایندگان یافت. روزهای پایانی ماه نوامبر برای ماروخا و بئاتریس نیز زمان سازگاری با محیط بود هر یک از آن دو به شیوه خود به راهبرد زنده ماندن میاندیشید و عمل میکرد. بئاتریس که جسور و با اراده بود میکوشید به واقعیت اعتنا نکند و خود را تسکین دهد. ده روز نخست را براحتی گذراند. ولی طولی نکشید که متوجه شد اوضاع بسیار پیچیده و ناگوار است. بنابراین خود را به دست سرنوشت سپرد …
- انتشار : 13/06/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403