کتاب فهرست مهمانان
عنوان | کتاب فهرست مهمانان |
نویسنده | لوسی فولی |
تعداد صفحه | 339 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب فهرست مهمانان نوشته نویسنده لوسی فولی pdf بدون سانسور
عنوان اثر: فهرست مهمانان
پدید آورنده: لوسی فولی
زبان نگارش: فارسی
سال نخستین انتشار: خرداد 1404
شمارگان صفحات : 339
معرفی کتاب فهرست مهمانان
کتاب «فهرست مهمانان» رمانی نوشته ی «لوسی فولی» است که اولین بار در سال 2020 به چاپ رسید. داستان درست بعد از جشن عروسی باشکوه «ویل اسلیتر»، ستاره ی یک برنامه تلویزیونی، و «جولیا کیگن»، دبیر مجله ای آنلاین، آغاز می شود. در طول مهمانی، برق قطع می شود و «فریادی از ترس» ناگهان به گوش می رسد: یکی از خدمتکاران، جسدی را پیدا کرده است. فلش بک هایی از نقطه نظرهای گوناگون، از جمله عروس و خواهرش، پیشامدهای قبل از این اتفاق شوکه کننده را برای مخاطبین روایت می کند. در همین حال، «جولیا» کاملا آشفته و سردرگم است چرا که نامه ای بی نام و نشان دریافت کرده که در آن به او هشدار داده شده که با «ویل» ازدواج نکند، چرا که او کسی نیست که به نظر می رسد.
خلاصه کتاب فهرست مهمانان
چراغ ها خاموش میشوند در یک لحظه همه چیز در تاریکی فرو میرود گروه موسیقی نواختنش را قطع می.کند. داخل خیمه عروسی مهمانها فریاد میکشند و به هم میخورند نور شمع روی میزها فقط سردرگمیشان را بیشتر میکند و سایه هایی را روی پارچه کتانی خیمه میاندازد که بالا و پایین میروند چیزی دیده نمیشود و صدا به صدا نمی رسد؛ و فراتر از این همه غوغا و هیاهو زوزه دیوانه وار باد هم شنیده میشود.
بیرون توفانی در حال طغیان است باد در اطراف نعره میکشد و دیوارههای خیمه را درهم میکوبد باد با هر هجومش کل ساختار فلزی خیمه را با غُرشی بلند میلرزاند و همه مهمانها را آشفته و پریشان حال میکند. در قسمت ورودی چفت و بست درهای خیمه باز میشوند و تاب میخورند و شعلهٔ مشعلهای پارافینی جلوی در ورودی را چشمک زنان روشن و خاموش میکنند.
اوضاع طوری است که انگار توفان با آنها خصومت شخصی دارد و همه خشمش را برای آنها نگه داشته است. این اولین بار نیست که برق اتصالی کرده و قطع شده اما آخرین بار در کمتر از چند دقیقه چراغها دوباره روشن شدند مهمانها برگشتند سراغ رقص و پایکوبی و خوردن و نوشیدنشان و صدای خنده ها بلند شد و حتی فراموش کردند که چنین اتفاقی افتاده است.
اما حالا چقدر طول کشیده؟ در اوج تاریکی گفتنش سخت است چند دقیقه شده؟ پانزده؟ بیست؟ همه ترسیدند. به هر حال تاریکی حس بدی دارد و بدشگون است؛ انگار هر چیزی ممکن است زیر پوشش این خیمه اتفاق بیفتد.
سرانجام چراغ ها چشمک زدند و دوباره روشن شدند و غریو همهمه و شادی مهمانها به آسمان رفت. حالا با بازگشت روشنایی چراغها معذب بودند که چگونه دیده میشوند؛ هشیار و آماده برای دفع یک حمله میخندند. خودشان را متقاعد میکنند که تقریباً نترسیده بودند. صحنه نورانی متشکل از سه چادر به هم پیوسته باید شکل یک مجلس جشن باشد اما حالا بیشتر شبیه یک ویرانه است.
در بخش غذاخوری ،اصلی لخته های نوشیدنی کف سالن را پر کرده و لکه های بزرگ سرخ و تیره رنگ در سراسر سطح پارچه کتان سفید کف خیمه پراکنده شده است بطریهای شامپاین که مربوط به مهمانی شبانه است همه جا پخش شده و یک جفت صندل نقره ای رنگ بی ،صاحب زیر سفره رومیزی به چشم میخورد داخل چادر ،رقص گروه موسیقی ایرلندی مجدداً مشغول نواختن میشود تا شاید دوباره شور و حال جشن را زنده کند. بسیاری از مهمانها با شتاب و برای گرفتن حس آرامش به قسمتی میروند که روشن تر است. اگر با دقت به جاهایی که قدم میگذارند نگاه کنیم ممکن است رد پای یکی از مهمانها را ببینیم که پابرهنه از روی شیشه های شکسته رد شده و خون خشک شده اش لکه هایی را کف خیمه به جا گذاشته هیچ کس توجهی نمی کند. بقیه مهمان ها در گوشههای چادر اصلی دورهم جمع شدهاند؛ مثل ابر تیره به جامانده از دود سیگار همراه با اکراه در ماندن و اکراه در بیرون قدم گذاشتن و رفتن از پناهگاه خیمه؛ تا زمانی که توفان همچنان ادامه دارد و کسی نمیتواند جزیره را ترک کند هنوز نه تا زمانی که توفان فروکش نکند هیچ قایقی نمیتواند وارد جزیره شود. در مرکز همه چیز یک کیک خیلی بزرگ قرار دارد در طول روز در مقابل آنها خودنمایی می کرد؛ با آن قطار شاخ و برگ های درخشان در زیر نور چراغ ها… اما فقط چند دقیقه قبل از اینکه برق ،برود مهمانها اطرافش جمع شدند تا مراسم تشریفاتی بریدن کیک را تماشا .کنند حالا یک شکاف عمیق سرخ رنگ از وسط کیک بیرون زده است.
بعد از بیرون یک صدای جدید میآید ممکن است آن را با صدای باد اشتبا ، اما آن قدر پرطنین و بلند است که هر کسی را به اشتباه می اندازد مهمانها درجا خشکشان میزند به هم زل میزنند و ناگهان دوباره به وحشت می افـ حتی بیشتر از وقتی که چراغ ها خاموش شده بود همه آنها میدانند صدای چه چیزی را میشنوند این یک فریاد از سر وحشت است. تقریباً همه افراد جشن حالا اینجا هستند. همه چیز در حال ردیف شدن است یک مراسم شام تمرینی در غروب، با مهمانهای منتخب؛ بنابراین مراسم عروسی از امشب واقعاً شروع میشود.
بطری های شامپاین را برای نوشیدنی قبل از شام توی یخ گذاشته.ام مارک معروفی است. هشت بطری به اضافه نوشیدنیهای مخصوص شام و دو جعبه گینس نوعی آبجوی سیاه ایرلندی که همه شان طبق سفارش عروس است. من نباید چیزی ،بگویم اما ظاهراً زیاد به نظر میرسد هر چند همه مهمانها بزرگ سالند. مطمئنم همه میدانند چطور خودشان را کنترل کنند؛ شاید هم همه نه صادقانه بگویم که به نظر میآید ساقدوش اول داماد کمی عوضی و ناجور است؛ همین طور بقیه ساقدوشها ساقدوش عروس یعنی خواهر ناتنی اش هم که مدام توی خودش است؛ بی هدف توی جزیره پرسه میزند سریع راه میرود و همیشه انگار از چیزی فرار میکند.
با این نوع کار میشود همه رمز و رازها را یاد گرفت چیزهایی را میبینید که هیچ کس امتیاز دیدنش را ندارد؛ همه شایعاتی که مهمانها با خودشان حمل میکنند به عنوان برنامه ریز ،ازدواج نباید چیزی را نادیده بگیری؛ باید نسبت به همه جزئیات هشیار باشی؛ همه جزئیات کوچکی که زیر سطح گرداب پنهان است. اگر توجه نکنم یکی از این جریانها میتواند به یک شکاف بزرگ تبدیل شود و همه برنامههای دقیقم را نابود کند. یک چیز دیگر هم وجود دارد که یاد گرفته ام گاهی کوچکترین جریان ها قوی ترین آنهاست.
میروم و به اتاقهای طبقه پایین عمارت فالی سر میزنم زیر بلوکهای زغال سنگ را روشن میکنم تا امشب حسابی خشک شوند و بهتر بسوزند من و فردی مثل کاری که از قرنها پیش انجام میشده، بنا کرده ایم به خرد کردن زغال سنگهای باتلاق بوی دود و خاک حاصل از سوزاندن زغال سنگ هم به حس و حال فضای بومی منطقه اضافه می.شود مهمانها باید این را دوست داشته باشند شاید اواسط تابستان ،باشد، اما غروبها هوای جزیره خنک می.شود دیوارهای سنگی و قدیمی عمارت فالی گرما را در خود نگه نمیدارند و هوای توی خانه خیلی خوب نیست.
امروز هوا به شکل شگفت آوری گرم بوده حداقل با استانداردهای این بخشهای جزیره اما به نظر نمی رسد فردا هم این طور باشد. اواخر پیش بینی آب و هوای رادیو را که شنیدم از وزش باد خبر میداد ما در اینجا همه نوع آب و هوایی را داشته ایم و غالباً توفانهایی که خیلی شدیدتر از بندر اصلی است. انگار همه زورش را همین جا میزند و خودش را در این جزیره خسته می.کند هوا هنوز آفتابی است اما از بعد از ظهر درجه دماسنج قدیمی ما مدام متغیر است. دماسنج را از روی دیوار پایین آورده ام نمیخواهم عروس آن را ببیند ،هرچند مطمئن نیستم که از آن دسته آدمهای ترسو باشد بیشتر به آدمهای عصبانی ای میخورد که دنبال کسی هستند تا ملامتش کنند؛ و میدانم چه کسی در تیررس او قرار می گیرد.
توی آشپزخانه صدا میزنم «فردی نمیخوای زودتر کارهای شام رو شروع کنی؟ و او جوابم را میدهد: «همه چی روبه راهه.»
آنها امشب خورش ماهی به روش سنتی میخورند؛ ماهی دودی و یک عالمه .خامه من اولین باری که به اینجا آمدم این خوراک را خوردم وقتی که هنوز مردم در اینجا ساکن بودند دستور غذایی امشب مثل کسانی که قرار است با آنها ،باشیم خیلی خاص است یا حداقل تصور میکنند که این طورند باید دید وقتی نوشیدنیها سرشان را گرم می کند چه اتفاق میافتد. فهرست غذاها را توی ذهنم مرور میکنم و صدا میزنم پس ه که برای فردا کاناپی رو آماده کنی.» دارم همین کار رو میکنم «همین طور کیک باید سر فرصت قطعاتش سوار بشه و درستش کنیم.
کیک چیزی است که کاملاً توی دید است باید هم این طور باشد میدانم چقدر با ارزش است. عروس اصلاً به هزینه اش فکر نمی.کند باور دارم که او بهترین چیزها را داشته است چهار لایه کیک اسفنجی مخملی قرمز، با روکش خامه ای سفید یخی و سبزرنگ که با رنگهای کلیسا و خیمه اصلی مهمانی سازگاری دارد؛ کیکی فوق العاده ظریف که با سفارشهای خیلی دقیق عروس ساخته شده و راهی طولانی از کارگاه یک کیک ساز منحصر به فرد در دوبلین تا اینجا را طی کرده است حمل کیکی به این بزرگی از یک مسیر آبی، کار کوچکی نیست. البته فردا نابود میشود اما همه اینها فقط مربوط به آن لحظه است؛ مربوط به مراسم عروسی؛ مربوط به یک روز؛ و برخلاف چیزی که همه میگویند اصلا ربطی به ازدواج ندارد ببینید، حرفه و تخصص من هماهنگ کردن مراسم شادمانی است به همین خاطر برنامه ریز عروسی شده ام.
زندگی کثیف است؛ همه ما این را میدانیم چیزهای وحشتناکی اتفاق میافتد این را وقتی یاد گرفتم که هنوز کودک بودم. با این حال مهم نیست چه اتفاقهایی افتاده؛ زندگی فقط مجموعه ای از یکسری روزهاست. شما نمیتوانید بیشتر از یک روز را کنترل کنید؛ اما یک روز را چرا بیست و چهار ساعت درمان کردنی .است مراسم روز ازدواج بسته کوچک و مرتبی از زمان است که من میتوانم از آن یک چیز کامل و ناب برای گرامیداشت یک عمر درست کنم؛ یک دانه مروارید از گردنبندی پاره شده و از هم گسیخته
- انتشار : 04/05/1404
- به روز رسانی : 04/05/1404