کتاب نقطه ی فریب

دانلود کتاب نقطه ی فریب نوشته نویسنده دن براون pdf بدون سانسور

عنوان اثر: نقطه ی فریب

پدید آورنده: دن براون

زبان نگارش: فارسی

سال نخستین انتشار: مرداد 1404

شمارگان صفحات : 219

معرفی کتاب نقطه ی فریب

رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا راچل ساکستون دختر رقیب انتخاباتی‌اش را که مأمور امنیتی است را احضار می‌کند و به قطب شمال می‌فرستد تا کشف جدید ناسا را تأیید کند. کشف ناسا یک شهاب‌سنگ است که باعث پذیرش وجود زیست فرازمینی می‌شود. راچل پس از تأیید صحت کشف ناسا که اهمیت زیادی در رقابت انتخاباتی علیه پدرش دارد راز وحشتناکی را کشف می‌کند. امروزه یکی از نشانه های مردم سالاری برگزاری انتخابات است ولی برخی برای به دست آوردن رای مردم هر تبلیغی، ترفندی و فریبی انجام می دهند.
در کتاب “نقطه ی فریب” “دن براون” چنان دقیق به آن پرداخته که خواننده بین باور آن به عنوان گزارش یا داستان می ماند.

خلاصه کتاب نقطه ی فریب

راشل سکستون، در حالی که اتومبیلش را میراند هنوز خشمگین بود. اقدام اخیر پدرش از خودمهم بینیاش سرچشمه میگرفت حیله ی آن مرد خیلی دردآور بود چون راشل تنها خانواده ی او محسوب میشد. مادر راشل سه سال قبل مرد و غمِ نبود او همیشه راشل را می آزرد هرچند با مرگش از ازدواج نکبتي سناتور آزاد شد.

پیجر راشل دوباره صدا کرد و پیام قبلی با مدیر تماس بگیرید تکرار شد و او زیرلب زمزمه کرد: «دارم می آیم.»

مدتی بعد از خروجی بزرگراه خارج شد و به جاده ی خلوتی پیچید که به یکی از نشانیهایی سری کشور منتهی میشد و زیر تابلوی توقف ایستاد. زمانی که محافظ امنیتی اتومبیل او را شناسایی میکرد راشل به ساختمان محل کارش نگاه کرد که در منطقه ی فرفاکس (FairFax) و خارج از محدوده ی واشینگتن قرار داشت. نمای ساختمان از آیینه ی یکسویه ساخته شده بود و بازتاب تصویر آنتنهای بشقابی ماهواره ای در آنها دیده میشد. دو دقیقه بعد، او اتومبیلش را در پارکینگ گذاشت و به در ورودی نزدیک شد که تابلوی خمیده اش با علامت ” NRO دفتر اكتشاف ملی مُزَيَّن بود.

دو سرباز مسلح پشت درهای ضد گلوله مستقیم به جلو خيره بودند و هنگامی که راشل از بین آن دو گذشت مانند همیشه احساس کرد دارد وارد معده ی هیولایی خفته میشود.

دیوارهای سالن ورودی پوشیده از تصویرهای موشک اندازها مراسم نام گذاری زیر دریایی و کشتیهای عظیم، نصب برجهای خاص اطلاعاتی و پدیدههایی بود که فقط در آنجا امکان برنامه ریزی آنها بود. راشل وارد دنیایی شد که در آن مشکل ها مانند قطاری سریع السیر میگذشت و راه حلها با زمزمه ای به نتیجه میرسید؛ و او احساس کرد که گرفتاریهای بیرون رنگ می بازد.

وقتی به محل بازرسی رسید افسر محافظ گفت: «صبح بخیر خانم ،سکستون بعد یک گوش پاک کن به طرف راشل که لبخند محوی به لب داشت دراز کرد و افزود: «شما که مقررات را میدانید راشل گوش پاک کن را گرفت لفاف پلاستیکی آن را پاره کرد و مانند درجه ی حرارت سنج آن را زیر زبانش گذاشت لحظه ای بعد، به جلو خم شد و اجازه داد نگهبان آن را از دهانش بیرون بکشد. مأمور امنیتی آن گوش پاک کن خیس را در دستگاهی که کنارش قرار داشت فرو برد. چهار ثانیه طول کشید تا دستگاه DNA راشل را شناسایی کند. وقتی روی صفحه نمایشگر دستگاه تصویر راشل نمایان شد نگهبان چشمکی زد و به شوخی گفت: «شما هنوز خودتان هستید.» سپس گوش پاک کن را از داخل دستگاه بیرون کشید و داخل ظرف مخصوص ضد عفونی شده انداخت کلیدی را فشرد و وقتی در بزرگ استیل براق باز شد به راشل :گفت روز خوبی داشته باشید.

راشل در حالی که وارد راهرو میشد در عجب بود که پس از شش سال هنوز بابت چنین بازرسی آزرده میشود به هر حال، آن مؤسسه شامل شش بخش بود که حدود هزار کارمند داشت و با هزینه ای بالغ بر ده میلیارد دلار در سال اداره میشد کارهای مؤسسه ی دفتر اكتشاف ،ملی که مخفی و سری بود تکنولوژی های خاص ضد جاسوسی، جستجوگرهای الکترونیک در سطح جهانی و ماهواره های جاسوسی را شامل میشد و نیز یک شبکه ی جهانی رمزی از هیدروفونهای نصب شده بالای سطح دریا که هر حرکتی در کرهی زمین را وارسی میکرد تکنولوژی ان آرا (NRO) نه فقط به امریکا کمک می کرد تا در درگیریهای نظامی برنده باشد بلکه با تبادل اطلاعات برای برقراری صلح جهانی به آژانسهایی مانند سی آی ای (CIA) و ان اس اى (NSA) و نیز وزارت جنگ کمک میکرد تا با تروریسم و جنایت های برنامه ریزی شده بر ضد محیط اطراف برخورد مناسب داشته باشند.

در ابتدا کار راشل خلاصه کردن نکتههای مهم و موضوع های کلی یا در واقع فشرده کردن اطلاعات ،بود به عبارت دیگر تجزیه و تحلیل گزارشهای پیچیده و بیرون کشیدن نکتههای اصلی و مشخص کردن آنها ،البته در این زمان پست مهمتری داشت و گزارشها را برای کاخ سفید تنظیم میکرد. در واقع او مسئول بررسی اطلاعات رسیده به ان آرا بود و باید تصمیم میگرفت که کدام یک به رئیس جمهور مربوط می شود. راشل اطلاعات را خلاصه میکرد و مستقیم برای مشاور مخصوص رئيس جمهور میفرستاد میتوان گفت که او تولید کننده ی محصول پایانی بود با اینکه کارش مشکل بود و ساعت های طولانی درگیر آن ،بود مقامش والا و در ضمن مجزا از کارهای پدرش بود. سناتور سکستون بارها به او پیشنهاد کرده بود که به او بپیوندد، اما راشل هیچ تمایلی نداشت؛ حتی مادرش هم بارها هشدار داده بود که وقتی مردی مانند سناتور کارتهای برنده را در اختیار داشته باشد چه اتفاقی خواهد افتاد.

صدای پیجر دوباره بلند شد و این بار راشل حتی زحمتِ نگاه کردن به خود نداد در عجب بود که موضوع چیست؟ به طرف آسانسور ،رفت از طبقه ی اتاق کار خود گذشت و مستقیم بالا رفت.