 
 
کتاب آنا
دانلود کتاب آنا نوشته نویسنده دافنه دوموریه pdf بدون سانسور
عنوان اثر: آنا
پدید آورنده: دافنه دوموریه
زبان نگارش: فارسی
سال نخستین انتشار: مهر 1404
شمارگان صفحات : 227
معرفی کتاب آنا
آنا یکی از متفاوت ترین آثار دافنه دوموریه است.داستان مربوط به زنی است که برای کوهنوردی با همسرش به کوهستانحقیقت میرود ( اسم اصلی داستان هم کوهسار حقیقت است ) و انجا بی خبر و سابقه قبلی به یک دیر پگانی میرود .برخلاف انچه شایع است ، پگانها جاودگر و بت پرست و شیطان پرست و … نیستند. پگان ها قدیمی ترین ادیان اجهان هستن و طبیعت را ستایش میکنند و این فرقه خاص ماه را می ستاید. همسر آنا ، که حالا به دیر رفته، سالها در انتظار او می ماند ولی آنا برنمیگردد. در نهایت هنگامی که شدیدا بیمار است از دوست صمیمیش خواهش میکند که به سراغ آنا برود…
خلاصه کتاب آنا
سالها گذشت. به من گفتند که جستجوی آنها بیحاصل بوده و کمترین نشانی از موجود زنده یا مرده در آنجا نیافتند. خشم و کینه و به اعتقاد من، هراسی که آنها را تا سرحد دیوانگی کشانده بود، موجب شد که بالاخره بتوانند به درون آن دیوارهای متروک که سالیان متمادی موجب ترس و دوری مردم شده بود، راه یابند و در آنجا سکوت و خاموشی مطلق را احساس کنند.
دیدن سردابهای خالی، حیاط خالی و خاموش بهت و حیرت و خشم عمیقی در درون روستائیان ایجاد کرد و به شیوه رسوم گذشته آتش برافروختند و اقدام به ویرانی نمودند. به اعتقاد من، این تنها پاسخ بشر در مقابل مسائلی است که از درک آنها عاجز میباشد. بدون تردید، بعد از فرو نشستن خشم، تصور نمودهاند که خرابی به صورت عمد نبوده است و با حیرت به دیوارهای سوخته و دودزده خیره شدند.
البته گروههایی برای اکتشاف اعزام گردیدند. چند کوهنورد نیز همراه این دستهها بودند و از بالا رفتن از سنگهای برهنه و قله کوه کمترین هراسی نداشتند و سراسر کوهستان را از شمال به جنوب و از شرق به غرب اشغال نمودند. اما تمام این اقدامات بیحاصل بود.
این نقطه پایان سرگذشت بود. هیچ کس کمترین نشانی نیافت. جنازه ویکتور را به کمک دو نفر از روستائیان به دره بردیم و او را در زیر کوه به خاک سپردیم. لبخندی کوتاه بر لبانم نقش بست و آهسته گفتم: «در اینجا به آرزوی خود میرسد و زندگی آرامی خواهد داشت.» اما در مورد خودم، زندگی گذشته بار دیگر مرا بسوی خود فرا میخواند. جنگ دوم جهانی یک بار دیگر دنیا را برهم زده بود. امروز که هفتاد بهار را پشت سر نهادهام، هر چند کمتر اسیر خیال میشوم، ولی اغلب درباره او و آن کوه فکر میکنم و از خود سؤال مینمایم: «پاسخ قطعی این مسئله چه خواهد بود؟»
 
 
 



دیدگاه کاربران