کتاب ادعای آنتیگونه
عنوان | کتاب ادعای آنتیگونه |
نویسنده | جودیت باتلر |
ژانر | فلسفی |
تعداد صفحه | 133 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان ادعای آنتیگونه اثر جودیت باتلر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
کتاب «ادعای آنتیگونه» را حدود دو سال پیش انتخاب و ترجمه کردیم. چراکه احساس همدلی میکردیم با جودیت باتلر که در ادعای آنتیگونه قسمی از اجرای سیاستِ زنانه را مییافت که میتوانست شکافی در اقتدار حاکم ایجاد کند. شاید به همین دلایل بود که این کتاب حدود ۱۵ ماه در وزارت ارشاد خاک خورد و دست آخر «ممنوع» اعلام شد. همانطور که کرئون به خاک سپاری برادر توسط آنتیگونه را ممنوع اعلام کرده بود. و از قضا در ایران امروز نیز عمل به خاک سپاری مردگان نوعی جرم و جنایت محسوب می شود و شاید سزایش مرگ باشد بنابراین اگرچه میتوان به راحتی این کتاب را اثری در حوزه علوم انسانی تلقی کرد که با سلاح نظریه به سراغ فیگور زنانهای جذاب میرود به بحثی راهگشا درباب خوانشهای هگل و لکان از نمایشنامه «آنتیگونه» اثر سوفوکل میپردازد، و این پرسش را مطرح میکند که آیا روانکاوی میتواند به جای اُدیپ، آنتیگونه را مبدا نظری خود قرار دهد، اما در مجاورت همهی اینها، انتشار این کتابِ «نظری» به حکم شرایط موجود خود واجد حیثی «عملی» است. قسمی از اجرای سیاست است …
خلاصه کتاب ادعای آنتیگونه
اگر پیشتر آنتیگونه دارایی کلّی دولت را به مثابه ثروت و دارایی خانواده گمراه و منحرف ساخته بود دولت نیز اکنون عشق جوانی مردانه را احیا کرده، و خود را تنها منبع ارزشگذاری و به رسمیتشناسی این عشق معرفی مینماید دولت اینک خود را جایگزین جنس زن میکند و شخصیت زن که همزمان جذب و طرد میشود در عین حال که بعنوان جزئی از حیطه عمل دولت انکار میگردد به عنوان پیش نیاز ضروری برای دولت مسلّم انگاشته میشود بنابراین متن هگل آنتیگونه را چنان میکند که جُرمِ عمل او نیروی خود را برای طرح مشروعیت نوع دیگری که در بر دارد از دست میدهد، پس از چنین استحالهای او بار دیگر زنی مادرانه تعبیر میشود که هرگز مادر نشد. در نهایت، این شخصیت که،
از دو جهت تغییر یافته توسط دستگاه دولت انکار میشود در همان حالی که میل او را رد کرده و سپس جذب خود کند. او هر که باشد بطرزی آشکار مطرود و به عقب رانده شده است به نام جنگ طرد شده، و به نفع جامعیت انسانی میل دولت عقب رانده شده. در واقع، این آخرین اشاره به اسم او در متن هگل است اسمی که نمایانگر ستیز با یک قانون به نام قانون دیگراست که اینک محو گشته و بیشتر از آنکه حل و فصل شود، کنار گذاشته میشود. کلیت نظم اخلاقی، مشمول آنتیگونه نمیشود مگر ردّ عشق دوبار سلب مالکیت شدهی او. هگل در فلسفه حق نیز به آنتیگونه بازمیگردد. در اینجا او روشن میکند که آنتیگونه به مجموعه قوانینی مرتبط است که نهایتاً با قوانین عمومی
سازگار نیست. او مینویسد این قانون به عنوان قانونی در تضاد با قانون عمومی و قانون سرزمین نشان داده میشود هگل همچنین مینویسد: اگر قانون اخلاقی را از نقطه نظر ابژکتیو و عینی بنگریم، میتوان گفت که ما بطور ناآگاهانه اخلاقی هستیم». در اینجا آنتیگونه همراه با امری ناآگاهانه مورد توجه قرار میگیرد وقتی که او به شکل ذیل بازیافت ناپذیری خاستگاههای قانون را تایید میکند هیچکس نمی داند این قوانین از کجا میآیند آنها ابدی و ازلیاند. این جملهای است که هگل آن را ذکر میکند در ترجمه Lloyd-Jones این جمله بمنظور تاکید بر انگیزش اساسی قانون افزوده شده است آنتیگونه به کرئون میگوید: من هرگز فکر نمیکنم ابلاغیههای تو همچون هر قانون فناپذیری …
- انتشار : 19/06/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403