کتاب انهدام یک قلب
عنوان | کتاب انهدام یک قلب |
نویسنده | اشتفان تسوایگ |
ژانر | ادبیات داستانی، داستان کوتاه، مجموعه داستان |
تعداد صفحه | 276 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب انهدام یک قلب اثر اشتفان تسوایگ به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
اثر پیش رو با عنوان “انهدام یک قلب” شامل پنج داستان هیجان انگیز است که شما را به سفری شبیه سوار شدن بر چرخ و فلک میبرد و احساساتی را در شما برمیانگیزاند که شاید مشابه آن را در ترسیم عشق در شرایط ناآشنا تجربه نکردهاید. علاوه بر این همجوشی بسیار هنرمندانهای که در این کتاب به کار رفته است، حول احساسات میچرخد و …
خلاصه کتاب انهدام یک قلب
برای آنکه دست تقدیر قلبی را بصور علاج ناپذیری خراب و ویران کند همیشه به ترس و جوش زیاد و نیروی شدید و وحشیانه نیازی نیست. گویی اراده سرکش و شکل دهنده تقدیر از ایجاد یک علت پوچ و بیمعنی برای پریشان کردن و شکستن قلب آدمی لذت خاص میبرد. در زبان نارسا و مبهم ما آدمیان این نخستین اتفاق بی اهمیت “علت تصادفی” نامیده میشود و با تعجب اهمیت جزنی ظاهر آن را با عواقب غالباً شگفت آوری که از آن حاصل میشود مقایسه میکنیم، ولی همان طور که یک بیماری با طرز علاجش آغاز نمیشود شروع سرنوشت انسان نیز با آشکار شدنش همراه و همزمان نیست سرنوشت همیشه قبل از آنکه از خارج روح
انسان را تحت تأثیر قرار دهد بر ذهن و بر خون از درون اثر میگذارد. خود را شناختن دست کم نوعی از خود دفاع کردن است و بسیاری از اوقات بیفایده. پیرمرد سالومون نام داشت و در کشور خودش از مزایای شغلی خوبی بهرهمند بود. نیمههای شب در این مهمانخانه گاردون که به مناسبت عید پاک به آنجا برده بود از خواب بیدار شد؛ درد شدیدی باعث شده بود از خواب بپرد. جسمش به وسیله کرمهای درشتی تحت فشار بود و نفسش به زحمت از سینه فشرده شدهاش بیرون میآمد. پیرمرد مضطرب گشت، زیرا اغلب از تشنجات صفراوی رنج میبرد و با وجود دستور پزشکان به عوض معالجه کردن در کارلباد، به خاطر خانوادهاش
اقامت در جنوب را انتخاب کرده بود. با ترس از شدت یافتن این درد وحشت آور، از روی دلوایسی و تردید با دست بدن فربه خود را لمس کرد ولی خیلی زود خیالش راحت شد و در میان دردی که هنوز رنجش میداد حس کرد که فقط به سنگینی معده دچار شده، آن هم فقط بر اثر غذاهای ایتالیایی که به آنها عادت نداشت یا بر اثر یک مسمومیت جزئی که اغلب مسافران آنجا دچارش بودند. دوباره حالش جا آمد و دست لرزانش را کنار کشید ولی فشار درد همچنان ادامه داشت و نفس کشیدن را بر او دشوار میساخت لذا پیرمرد با آه و ناله و به زحمت از رختخواب بیرون آمد تا کمی حرکت کند. طبعاً وقتی که سرپا ایستاد و بعد موقعی که کمی راه رفت …
- انتشار : 03/08/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403