کتاب یورش شمشیرها

عنوانکتاب یورش شمشیرها (جلد سوم نغمه آتش و یخ)
نویسندهجورج آر. آر. مارتین
ژانرفانتزی، حماسی
تعداد صفحه1495
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان یورش شمشیرها (جلد سوم نغمه آتش و یخ) اثر جورج آر. آر. مارتین به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

هفت پادشاهی در چنگال جنگ میان پنج پادشاه است. راب استارک، بیلون گریجویرنلی، جافری و استنیس براتیون هرکدام برای حفظ تاج خود بادیگری در جنگ است. رنلی مرده است و استنیس به بارانداز پادشاه حمله می‌کند که بخاطر اتحاد لنیستر ها با تایرل ها به شکست می انجامد، در همان زمان خاندان مارتل حمایت خودش از لنیستر ها را اعلام می‌کند. در دیوار حمله‌ی هزاران وحشی به فرماندهیه منس رید با مقاوت تعداد کمی از نگهبانان شب روبرو می‌شود. در شرق دنریس به امید به دست اوردن افراد بیشتر به منتوس راهی می‌شود …

خلاصه کتاب یورش شمشیرها

برای مدتی طولانی کشتی را تماشا کرد که بزرگ و بزرگتر میشد در تلاش برای اینکه تصمیم بگیرد آیا به زودی نجات می‌یافت یا می‌مرد. مردن آسانتر خواهد بود. او می‌دانست تنها کاری که باید می‌کرد این بود که به غار خود بخزد و به عبور کشتی بی اعتنا باشد و مرگ او را خواهد یافت تب در چند روز گذشته درونش را سوزانده و دچار اسهال شده و سبب شده بود که در خواب‌های نا آرامش دچار لرز شود. هر روز خود را ضعیفتر می‌یافت. خیلی زود تموم میشه. تکرار این جمله مانند خوره به جانش افتاده بود. اگر تب او را نمی‌کشت تشنگی قطعاً این کار را می‌کرد آنجا هیچ آب

شربی نداشت مگر باران های گاه به گاهی که در چاله ها و سوراخهای صخره جمع می‌شد. همین سه روز پیش بود شاید چهار روز روی صخره اش نگه داشتن حساب روزها مشکل بود که حوضچه هایش به خشکی استخوانی کهنه شدند و منظره خلیج مواج سبز و خاکستری در اطرافش به تدریج تحمل ناپذیر می‌شد یک بار او شروع به نوشیدن آب دریا کرد به سرعت به انتهای کارش نزدیک میشد. این را می‌دانست اما مثل همیشه او فقط حدود یک جرعه را بلعید گلویش خشک و تفتیده بود. طوفانی ناگهانی او را نجات داد. در آن زمان بسیار ضعیف و ناتوان شده بود تنها

کاری که می‌توانست انجام دهد این بود که زیر باران دراز بکشد چشمانش را ببندد و دهانش را بگشاید و اجازه دهد قطرات باران بر لب‌های ترک خورده و زبان ورم کرده‌ اش بریزد. پس از آن کمی قوت یافته بود و حوضچه‌ها و درز و شکاف‌های جزیره پر از حیات شده بود.اما این برای سه روز قبل بود یا شاید چهار روز و بیشتر آن آب حالا ناپدید شده بود قسمتی از آن تبخیر شد و باقی آن را خودش نوشیده بود. فردای آن روز دوباره گل‌ها را امتحان کرد و در اوج نا امیدی سنگ‌های سرد و نمناک را لیسید. حتی اگر از تشنگی و تب نمی‌مرد گرسنگی کارش را تمام می‌کرد …

دانلود کتاب یورش شمشیرها
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب یورش شمشیرها
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها